
تأثیرات والدین از نظر عاطفی نابالغ اغلب نادیده گرفته میشود، اما اثر آنها برای رشد عاطفی و سلامت روانی فرزندانشان – حتی تا بزرگسالی – زیانآور است. در این مقاله، با نشانههای والدین نابالغ، انواع آنها و تأثیرات والدین نابالغ از نظر احساسی بر روی کودکان خواهیم پرداخت.
در روان درمانی، یک موضوع تکرارشونده در روابط بزرگسالان با مراقبانشان دیده میشود: احساس اینکه نقش والدین برعکس شده است. این اغلب به شکل جملاتی مانند زیر بیان میشود: «کاش مادرم هر بار که چیزی برای زندگیم انتخاب میکنم که او تأیید نمیکند، از دستم ناراحت نشود.» «هر وقت دربارهٔ کودکیام صحبت میکنم، والدینم فوراً حالت دفاعی به خود میگیرند و میگویند درست به یاد نمیآورم.» «احساس میکنم باید خیلی مراقب احساسات مراقبم باشم، اما به نظر نمیرسد همان احترام در قبال من رعایت شود.»
مسئله این است که بسیاری از ما با والدین از نظر هیجانی نابالغ (EIP) بزرگ شدهایم و خودمان متوجه آن نیستیم. بله، میدانستیم که نیازهایمان آنطور که میخواستیم برآورده نمیشد و گاهی در روابطمان با مراقبان، احساس ناامیدی و اندوه عمیق داشتیم، اما چیزی که متوجه نمیشویم این است که آنها از جایگاهی ناشی از تروماهای دلبستگی خودشان عمل میکردند ـ یا هنوز هم عمل میکنند.
والدین از نظر هیجانی نابالغ ما همگی یک تصویر ذهنی از شکل یک درخت خانوادگی داریم. سیستمی ساده از شاخهها که ما را در پایین، مراقبانمان را روی شاخه بالاتر، پدربزرگ و مادربزرگ، اجداد و همینطور تا بالای درخت نشان میدهد. اما اگر این توصیف یا تصویر خیلی محدود باشد چه؟ اگر به جای شاخههایی که بهطور شل و پراکنده به هم وصل شدهاند، سیستمهای خانوادگی ما در واقع همچون تاروپودی ظریف یا رشتههایی باشند که به شکلی فراتر از تصور ما در هم تنیده و متصل شدهاند چه؟ استعاره تاروپود هنگام توصیف والدین از نظر هیجانی نابالغ اهمیت زیادی دارد. ما از اثرات بیننسلی (که به آن تروماهای میاننسلی هم گفته میشود) چگونگی تربیت مراقبان و حتی پدربزرگها و مادربزرگهایمان جدا نیستیم ـ آثاری که حتی ممکن است تا اعماق ریشههای خونیمان ادامه داشته باشد. الگوهای رفتاری از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند، اغلب بدون اینکه حتی متوجه شویم، بنابراین این الگوها هنوز هم امروز پابرجا هستند. نمونهای از چنین الگوی رفتاری فراگیر، والدین از نظر هیجانی نابالغ (EIP) است؛ جایی که برخی از مراقبان دشواریهای خود را در زمینه تنظیم هیجان نمیشناسند و همچنین متوجه تأثیر این دشواریها بر فرزندانشان نمیشوند. در ادامه، به نشانههای والدین از نظر هیجانی نابالغ میپردازیم تا به شما کمک کنیم بفهمید آیا با این پدیده روبهرو شدهاید یا خیر.
نشانههای والدین از نظر هیجانی نابالغ نشانههای والدین از نظر هیجانی نابالغ بسته به نوع و شدت رفتار متفاوت است. با این حال، در ادامه برخی از علائم کلی را بررسی میکنیم. ۱. نداشتن همدلی یا آسیبپذیری در برابر شما اگرچه والدین هیجانی نابالغ معمولاً هنگام بحث یا زمانی که نیازهایشان برآورده نمیشود واکنشهای هیجانی شدیدی نشان میدهند، اما از بیان احساسات عمیقتر خود به دلیل ترس از آسیبپذیر شدن یا برملا شدن اجتناب میکنند. بهعنوان یک بزرگسال، ممکن است هنوز هم ببینید که مشکلاتتان از سوی مراقبانتان با بیتوجهی، کوچکانگاری یا کنارهگیری پاسخ داده میشود. ۲. بروز هیجانات افراطی از سوی والدین اگرچه والدین هیجانی نابالغ از آسیبپذیری بیزارند، اما همچنان هیجانات شدیدی را نشان میدهند، که معمولاً به شکل فوران خشم یا ناامیدی است. برای مثال، شاید در کودکی، اگر نمرههایی که انتظار داشتند را نمیگرفتید یا توجهی را که میخواستند به آنها نمیدادید، به شدت خشمگین میشدند. این نوع واکنش بیان واقعی احساساتشان نیست، بلکه بیشتر نوعی تخلیه هیجانی است که نشاندهنده مقاومت در برابر مواجهه با احساسات حقیقی آنهاست.
۳. نیازهای آنها همیشه بر نیازهای شما مقدم بود والدین هیجانی نابالغ به شدت درگیر برآورده شدن نیازهای خود هستند. این یعنی نیازهای شما در درجه دوم اهمیت قرار میگرفت. آنها ممکن است انتظار اطاعت کورکورانه از خواستهها و قوانینشان را داشته باشند، که میتواند در کودک حس عمیق ناامنی، آسیبپذیری و غرقشدگی ایجاد کند. ۴. شما تنها یا هنوز هم از نظر هیجانی تنها هستید والدین هیجانی نابالغ ممکن است نیازهای فیزیکی فرزندانشان را برآورده کنند، مثل فراهم کردن غذا، سرپناه و امنیت. با این حال، آنها عموماً توانایی حضور هیجانی ندارند؛ معمولاً گرم، پرورشدهنده یا پذیرای احساسات نیستند. این موضوع میتواند باعث شود کودک احساس کند با احساساتش تنهاست، گویی صحبت کردن درباره آنها با رد شدن یا ناراحتی مواجه خواهد شد.
۵. احساس میکنید یا کردهاید که دستکاری روانی شدهاید یا به دام افتادهاید از آنجایی که والدین هیجانی نابالغ بیشتر بر نیازهای خودشان تمرکز دارند، ممکن است متوجه شوید که برای رسیدن به خواستههایشان از راهبردهایی مثل احساس گناه دادن یا شرمسار کردن استفاده میکنند. هرچند این راهبردها دستکاریکننده هستند، در واقع واکنشی غریزی برای بقا در آنهاست؛ چراکه نیازهای خودشان هم احتمالاً توسط والدینشان برآورده نشده است. ۶. مکالمهها یکطرفه هستند نگرانی والدین هیجانی نابالغ برای نیازهای خودشان و نداشتن همدلی نسبت به دیگران باعث میشود تعامل با آنها اینگونه به نظر برسد که همهچیز حول محور آنها میچرخد. آنها ممکن است بخش شما از گفتوگو را بیاهمیت جلوه دهند، موضوع را دوباره به سمت خودشان برگردانند، یا نسبت به حرفهایتان رفتاری تحقیرآمیز داشته باشند. علاوه بر این، مکالمه با آنها میتواند خستهکننده باشد، چون والدین نابالغ هیجانی اغلب خودمحور و گرفتار نشخوار ذهنی هستند؛ یعنی مسائل خودشان را بارها و بارها مطرح میکنند.
۷. شما بیشتر از خودشان از مشکلاتشان آگاهید از آنجایی که والدین هیجانی نابالغ بسیار دربارهی مشکلاتشان صحبت میکنند اما از پذیرش احساسات واقعیشان سر باز میزنند، فرزندانشان معمولاً مشکلات آنها را بیشتر از خودشان میشناسند. ۸. آنها «از نظر هیجانی مُسری» هستند سرایت هیجانی زمانی رخ میدهد که والدین نابالغ هیجانی خود را به طور مداوم از طریق رفتارهای غیرکلامی یا فورانهای عاطفی ابراز میکنند – آنها میخواهند عزیزانشان بدون بیان مستقیم، نیازشان را حدس بزنند. این باعث میشود فرزندان در احساسات و روان والدینشان غرق یا در هم تنیده شوند. بنابراین، فرزندان والدین نابالغ هیجانی احساس میکنند هیچ مرزی در برابر احساسات والدین خود ندارند و به درون هیجانات آنها کشیده میشوند. ۹. شما استقلال هیجانی ندارید از آنجا که مرزهای شما بارها نقض شده و والدین نابالغ هیجانی فرزندانشان را ادامهی خود میبینند، ممکن است شما حس فردیت و حق داشتن احساسات شخصی خودتان را از دست داده باشید. اگر احساسات یا افکاری دربارهی خواستههایتان ابراز کنید، والدینتان ممکن است در صورتی که این افکار و خواستهها با خواستههای آنها همسو نباشد، قضاوت یا نارضایتی نشان دهند.
والدین نابالغ هیجانی چه کسانی هستند؟ چهار نوع مختلف از والدین نابالغ هیجانی وجود دارد، اما ابتدا به طور کلی دربارهی معنای این اصطلاح صحبت میکنیم. به طور خلاصه، والدین نابالغ هیجانی کسانی هستند که نشاندهندهی عدم بلوغ هیجانی قابل توجهی هستند و این موضوع به شدت بر زندگی فرزندانشان تأثیر میگذارد. چنین مراقبانی در مدیریت استرس و تنظیم مؤثر احساسات خود مشکل دارند که منجر به رفتارهای ناپایدار و اغلب افراطی میشود. علاوه بر این، والدین نابالغ هیجانی ممکن است در دیدن فراتر از دیدگاه خود و داشتن همدلی نسبت به فرزندانشان مشکل داشته باشند. در یک رابطهی معمول والد-فرزند، مراقب تلاش میکند تا ارتباط عمیق هیجانی با فرزندش برقرار کند و نیازهای فرزندش را بفهمد و همدلی نشان دهد. این ارتباط یک پیوند عمیق ایجاد میکند که در آن کودک احساس امنیت، عشق و درک شدن میکند. به عبارت دیگر، کودک یک سبک دلبستگی امن پیدا میکند. اما والدین نابالغ هیجانی با ارتباط هیجانی راحت نیستند – معمولاً به دلیل دوران کودکی خودشان. در چنین شرایطی، فرزندان والدین نابالغ هیجانی اغلب یک سبک دلبستگی ناامن پیدا میکنند. مسئلهی دیگری که با بزرگ شدن در کنار والد نابالغ هیجانی پیش میآید این است که این والدین اغلب به سمت شریکانی کشیده میشوند که خود مشکلات تنظیم هیجانی دارند. این بدان معناست که فرزندان والدین نابالغ هیجانی مراقبی ندارند که بتواند رفتار و تنظیم هیجانی سالم را به آنها نشان دهد. اکنون به نشانههای والدین نابالغ هیجانی میپردازیم تا به شما کمک کند بفهمید آیا با این پدیده روبهرو شدهاید یا خیر.
چهار نوع والد نابالغ هیجانی همانند بسیاری از مسائل رفتاری و شخصیتی دیگر، چهار نوع والد نابالغ هیجانی میتوانند از صفات خفیف تا شدید متفاوت باشند و برخی مراقبان ممکن است بیش از یک نوع را داشته باشند. چهار نوع والد نابالغ هیجانی به شرح زیر است: ۱. والد هیجانی نشانههای والد هیجانی شامل موارد زیر است (اما محدود به آنها نیست): همدلی پایین نسبت به فرزندان (و دیگران) تمرکز زیاد بر نیازها و خواستههای خود واکنشهای تکانشی به جای پاسخدهی منطقی و فکری ارتباط ضعیف و خودمحور دشواری یا عدم تمایل به ترمیم روابط همانطور که از نامشان پیداست، اقدامات، دیدگاهها و رفتارهای والد هیجانی عمدتاً توسط احساساتشان هدایت میشود. آنها به جای “پاسخ دادن”، به شرایط “واکنش” نشان میدهند و این واکنشها اغلب غیرقابل پیشبینی و پرآشوب هستند. مشابه سبک دلبستگی نامنظم، والد هیجانی ممکن است در یک موقعیت به شدت به نزدیکی با کودک فشار بیاورد و ناگهان بدون هشدار عقب بکشد. دستکاری و تاکتیکهای هیجانی دیگر اغلب علیه فرزندانشان برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میشود. والد هیجانی کودک خود را یا به عنوان «نجاتدهنده» یا «رهاکننده» میبیند، زیرا نیاز دارد که کودک احساسات او را متعادل کند. اگر کودک حتی کمی نقش رهاکننده را ایفا کند، ممکن است با او چنان رفتار شود که گویی اقداماتش فاجعهآمیز و بخشودنی نیستند. کودک والد هیجانی هرگز نمیداند چه انتظاری داشته باشد، که منجر به سطح بالایی از اضطراب و حتی ترس میشود. چنین کودکانی ممکن است تمام نگرانی، ناامیدی، خشم و سرخوردگی مراقب خود را در خود تجسم کنند. مطابق با نظریه دلبستگی بیننسلی، فرزندان والدین هیجانی ممکن است بیشتر احتمال داشته باشد که سبک دلبستگی نامنظم را توسعه دهند. بنابراین، به عنوان بزرگسالان، آنها ممکن است به همان روش والدگری کنند مگر اینکه خودآگاهی و استراتژیهایی برای تغییر ایجاد کنند (گاهی نیاز به درمان وجود دارد). ۲. والدین بلندپرواز نشانههای والد بلندپرواز شامل موارد زیر است (اما محدود به آنها نیست): تمرکز بر نیازها، اهداف و نظرات خود همدلی پایین عدم توجه به دیگران تمایل به کنترل استقلال و اتکای به خود تصور خود به عنوان «حلکننده مشکلات» از بیرون، والدین بلندپرواز ممکن است مانند موفقیتهای دستیافته به نظر برسند. آنها میدانند چه میخواهند و آن را انجام میدهند. چنین مراقبانی تمام پاسخها و اهداف درست برای زندگی خود و فرزندانشان دارند. استقلال و اتکای به خود برای والدین بلندپرواز بسیار مهم است؛ آنها تمام زندگی خود را به تنهایی گذراندهاند و اکنون به کمک دیگران نیازی ندارند. جای تعجب نیست که احتمال دارد والدین بلندپرواز در خانوادهای با کمبود عاطفی بزرگ شده باشند — مشابه کسانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند. به طور طنزآمیز، فرزندان والدین بلندپرواز ممکن است در نهایت هدفگرایی و انگیزه کمی داشته باشند. آنها آموختهاند که همان اهداف و انگیزههای زندگی والدین خود را اتخاذ کنند، بنابراین وقتی جهتی را انتخاب نمیکنند که والدشان تأیید کند، احساس عدم رضایت، شرم و ناتوانی میکنند. علاوه بر این، آسایش و همدلی معمولاً از سوی والدین داده نمیشود، بنابراین آنها مجبورند از سنین پایین ناراحتی خود را خودشان آرام کنند.
۳. والد منفعل/غافل نشانههای والد منفعل شامل موارد زیر است (اما محدود به آنها نیست): همدلی مشروط خودمحوری و درگیر خود بودن تمایل به سرگرمکننده بودن به جای محافظتکننده بودن اجتناب یا انکار موقعیتهای دشوار یا درگیر بیش از حد بودن یا فاصله داشتن در زندگی فرزند والد منفعل میتواند خودمحور و درگیر خود باشد. به همین دلیل، آنها معمولاً رویکردی آزاد و آسانگیرانه نسبت به والدگری فرزندان خود دارند و حتی ممکن است گرم نظر برسند. اگرچه والد منفعل ممکن است به اندازه سایر انواع والدین نابالغ هیجانی آسیبرسان به نظر نرسد، اما این سبک والدگری همچنان تأثیرات منفی قابل توجهی دارد. برای مثال، والد منفعل ممکن است نسبت به اشکال سوءاستفاده یا غفلت چشمپوشی کند زیرا ترجیح میدهد شدت وضعیت را کم اهمیت جلوه دهد. آنها ممکن است شریکانی را انتخاب کنند که به همان اندازه نابالغ هیجانی باشند. بنابراین، وقتی زندگی دشوار میشود، آنها ترجیح میدهند مشکل را انکار کنند یا از آن فاصله بگیرند — و در نتیجه کودک مجبور است با پیامدها روبهرو شود. والدین منفعل قادر به همدلی هستند، اما نه اگر به معنای فدا کردن نیازهای خود باشد. در نهایت، فرزندان والدین منفعل ممکن است در زندگی خود بیهدایت و منفعل احساس کنند؛ آنها هرگز راهنمایی یا الگوی سالم از مراقب خود دریافت نکردهاند، بنابراین به بزرگسالان «گمشده» تبدیل میشوند. ۴. والد طردکننده نشانههای والد طردکننده شامل موارد زیر است (اما محدود به آنها نیست): بروز رفتارهای خشمگین، تحقیرآمیز و نادیدهگیرنده همدلی پایین فقدان خوداندیشی تمرکز شدید بر نیازها و مرزهای خود کنارهگیری از زندگی خانوادگی والدین طردکننده از نزدیکی هیجانی و صمیمیت خوششان نمیآید. آنها ترجیح میدهند رویکرد «دستبهکار نشدن» نسبت به فرزندپروری داشته باشند، به ویژه نسبت به نیازهای عاطفی فرزندانشان. آنها تنهایی را به بودن در کنار خانواده ترجیح میدهند و مرزهای سخت و غیرقابل عبور برقرار میکنند. از سنین کم، فرزندان والدین طردکننده درمییابند که والدینشان ترجیح میدهند مزاحم توجه آنها نشوند. چنین کودکانی احساس میکنند که «مزاحم» یا «زحمت» هستند. بنابراین، برای اجتناب از خشم یا طرد والدین، این کودکان از نزدیک شدن به آنها زمانی که نیاز به آرامش، محبت یا دلسوزی دارند خودداری میکنند. در غیر این صورت، خشم سختگیرانه مراقبان خود را به جان میخرند. والدین طردکننده یک خانواده دموکراتیک اداره نمیکنند — آنها فرمانروایی میکنند و همه — به ویژه فرزندان — این را درک میکنند.
تأثیر والدین نابالغ هیجانی بر کودکان نوع (یا انواع) والدین نابالغ هیجانی که یک کودک با آنها بزرگ شده است، میتواند بر عملکرد روانی-اجتماعی او به روشهای مختلف تأثیر بگذارد. با این حال، یکی از نتایج احتمالی همه چهار نوع والد نابالغ هیجانی این است که کودک ممکن است سبک دلبستگی ناایمن توسعه دهد، هرچند سبک متفاوت بسته به نوع خاص والد نابالغ هیجانی خواهد بود. برای مثال، والدین محرک و طردکننده ممکن است احتمال بیشتری داشته باشند که کودکی با سبک دلبستگی اجتنابی تربیت کنند، زیرا این نوع والدین معمولاً مرزهای سختی دارند، استقلال را ارزش میگذارند و همدلی کمی دارند. از سوی دیگر، والدین هیجانی و منفعل ممکن است بیشتر احتمال داشته باشد که کودکانی با سبکهای دلبستگی نامنظم و اضطرابی پرورش دهند. این به دلیل سطح بالای خودمحوری، عدم ثبات و اجتناب از مسائلی است که میتواند برای فرزندانشان مضر باشد. علاوه بر دلبستگی ناایمن، فرزندان والدین نابالغ هیجانی ممکن است تعدادی الگوهای اولیه ناسازگار ایجاد کنند. الگوهای اولیه ناسازگار قالب منفی برای جهان، خود و دیگران هستند که در سالهای شکلگیری زندگی کودک توسعه یافته و به عنوان بزرگسال در تمام جنبههای زندگی او تأثیر میگذارند. نکته دیگر این است که فرزندان والدین نابالغ هیجانی اغلب در سناریوی وارونهشدن نقش به نام والدگری کودک قرار میگیرند. کودکان والدگر شده ممکن است به طور مداوم نیازهای عاطفی و فیزیکی خود توسط مراقبشان برآورده نشود، بنابراین کودک خود را در حال مراقبت از خود و اغلب مراقبت از والد خود مییابد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نشانه های والدین نابالغ به لیست تست های مورد علاقم³🍎 افزوده شد.
توسط حنا
متشکرم
نشانه های والدین نابالغ به لیست ارزش دیدن دارد افزوده شد.
توسط فیزیک(آفلاین)
متشکرم
چرا همچین پستی ۸ لایک خورده و یه تست بی محتوا ۱۰۰ تا؟!
عالییی بودد 🎀✨🛐😭
یک سر به دو پست آخرم میزنی اصلا حمایت نشدد 👍😭
ممنونم ✨
حتما
خیلی کمک کننده بودش. خداروشکر والدین درستی دارم