
سایه هایی که توسط مغز ساخته میشوند«با همکاری کاربر Moon»
مقدمه | یک سوال ساده... تا حالا شده از گوشه ی چشم حرکتی ببینی... ولی وقتی نگاه میکنی چیزی اون جا نباشه؟ یا حس کنی تو اتاق تنها نیستی... در حالی که تنها بودی؟ همه میگن اینا «توهمه... ولی اگه نباشه چی؟ شاید اون چیزی که ذهن ما گاهی میبینه یه خطای ساده نیست... بلکه به بخش فراموش شده از خودمونه یه سایه. سایه ای که ذهن میبینه ولی چشم نه.
بخش 1 | روان شناسی سایه چیست؟ کارل گوستاو یونگ روان پزشک معروف مفهومی رو معرفی کرد به اسم «سایه». سایه یعنی تمام بخشهایی از شخصیت و وجود ما که انکارشون کردیم فراموششون کردیم یا سرکوبشون کردیم. حسادت خشم میل به قدرت، ترس، اضطراب یا حتی بخشهای خلاق و هنرمندانه ای که نادیده شون گرفتیم. ما نمیخوایم اینا رو ببینیم. پس ذهن اونارو میفرسته توی تاریکی ولی تاریکی هیچ وقت خاموش نمیمونه
بخش 2 | سایه از نظر علمی توی مغز چیه؟ مغز اطلاعات رو فیلتر میکنه هر چیزی که با «هویتمون ناسازگار باشه میذاره کنار ولی حذف نمیکنه. فقط میفرسته ش به ناخودآگاه. اونجا این اطلاعات به زندگی جداگانه پیدا می کنن. توی خواب ظاهر میشن توی ترس ها کابوس ها، توهمها. یا توی اون لحظه هایی که فکر میکنی یه نفر پشت سرت و ایستاده. ولی نیست.
بخش 3 | توهم یا هوشیاری پنهان؟ دانشمندا میگن دیدن سایه های گذرا از گوشه ی چشم به خاطر خطای دید محیطیه ولی بعضی گزارشها چیز دیگه ای میگن تو حالت خستگی شدید بی خوابی اضطراب يا حتى بعد از شوک روانی مغز، یه جور شکل نیمه واقعی» می سازه نه خواب نه بیداری نه خیال نه واقعیت یه تصویر مبهم ولی آشنا....
بخش 4 | چه کسانی بیشتر سایه میبینن؟ طبق بعضی تحقیقات روان پزشکی افرادی که بیشتر با احساسات سرکوب شده درگیرن کسانی که زیاد خودشون رو کنترل میکنن آدم هایی که احساسات منفی رو میخورن ولی بروز نمی دن کسایی که ترومای کودکی داشتن بیشتر مستعد دیدن «سایه» هستن. نه چون روان پریشان چون ذهنشون دنبال راهی برای یادآوری اون چیزیه که فراموشش کردن
بخش 5 | سایه ها توی خواب و کابوس توی خواب سانسور ذهن کمتره برای همین سایه ها راحت تر میان بیرون خوابهای تکراری با شخصیت های مبهم چهره هایی که معلوم نیستن یا تعقیب شدن توسط چیزی ناشناخته همشون ممکنه نشونه ای از «سایه ی روان» باشن چیزی که ذهن نمیتونه رو به رو بشه ولی همزمان نمیتونه فراموشش کنه.
بخش 6 | چرا همیشه در تاریکی ظاهر میشن؟ تاریکی جاییه که مغز کمترین اطلاعات رو از محیط می گیره. و وقتی ورودی حسی ،کمه ذهن شروع میکنه به ساختن تصویر به قول بعضی محققین > "In the absence of input, the brain outputs itself." یعنی وقتی حسی نداری ذهن خودشو نشون می ده. حتی بخش هایی که سالهاست پنهانشون کردی
بخش 7 | تجربه های مشترک بین آدمها جالبه که دیدن سایه ی گذرا» یا حس بودن کسی در اتاق توی خیلی فرهنگ ها مشترکه از شرق تا غرب یه تجربه ی مشترک انسانی؟ یا یه سازوکار مشترک در مغز ما؟ شاید بخشی از انسان بودن یعنی دیدن چیزی که واقعی نیست ولی دروغ هم نیست.
بخش 8 | چطور میشه سایه ها رو شناخت؟ یونگ می گه: سایه اگر دیده نشه زندگی ما رو کنترل میکنه و ما بهش میگیم سرنوشت. یعنی تا وقتی با بخش تاریک وجودمون روبه رو نشیم اون از پشت پرده برامون تصمیم میگیره. رو به رو شدن یعنی قبول کنیم که کامل نیستیم احساسات واقعی مونو انکار نکنیم و نترسیم از چیزایی که ذهنمون سعی میکنه پنهون کنه
بخش آخر-جمع بندی | اونها کجان؟ اون سایه هایی که دیدی شاید از بیرون نبودن شاید همیشه یه گوشه از خودت بودن. تو اونا رو نمیخوای ببینی ولی اونا منتظرن نه برای ترسوندنت برای اینکه یه روز تو جرئت کنی بهشون نگاه کنی... و بفهمی که همیشه بخشی از تو بودن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بید:)
ممنونم🎀😊