سه کتاب سه دنیای متفاوت

«بعضی کتابا فقط قصه نمی‌گن، یه‌جوری تو رو می‌کشن توی دنیاشون که وقتی تموم می‌شن، یه لحظه می‌مونی که حالا چی؟ این سه‌تا رو تازه خوندم... وایبشون از زمین تا زمان فرق داره اما هرکدوم یه حس خاص داشتن.»⌛🧸

📘 بادام – وون‌پیون سون اگه تا حالا دلت خواسته کسیو بفهمی که با بقیه فرق داره، این کتابو بخون.✍️ یون‌جه نمی‌تونه احساسات رو بشناسه، اما ما باهاش زندگی می‌کنیم، درد می‌کشیم، رشد می‌کنیم. بادام یه کتاب آرومه، درست مثل زمستونی که بیرون پنجره آروم برفه، ولی تو دلت خون و طوفانه.

📘 لیست مهمان‌ها – لوسی فولی یه جزیره، یه عروسی، کلی مهمون با گذشته‌هایی که قراره امشب از زیر خاک بیان بیرون. همه چیز آرومه… تا وقتی که یه چیزی نیست. اگه یه معمای خوش‌ساخت با فضای تیره و دلهره‌آور دوست داری، این کتاب یه سفره، با قهوه‌ی تلخ و یه چراغ کم‌نور.☕️🕰

📘 1984 – جورج اورول اینجا حرف زدن ساده نیست. فکر کردن هم مجازات داره.🤐 ۱۹۸۴ درباره دنیاییه که همه چی کنترل می‌شه؛ از حرف‌هات تا رؤیات. این کتابو که می‌خونی، یه چیزی تو ذهن آدم قلقلک می‌ده… یه چیزی مثل «اگه یه روز واقعاً همین بشه چی؟»🤔

خب رفقا اینم از ۳ کتاب متفاوتی که اخیرا خوندم خوشحال میشم اگر خوشتون اومد لایک کنید و اگر نظری دارید بهم بگید🍩🤎 بابت اینکه عکس کتاب هارو نزاشتم هم عذر میخوام چون جلداشون متفاوته و اگه عکسشون رو میزاشتم ممکن بود اشتباه کنید😊