نیکولا تسلا ، نابغه فراموش شده جهان

امروز قراره با کسی اشنا بشیم که در زمان خودش در آینده بود .

اگر ازتون بپرسن که نام بزرگ ترین دانشمندان جهان رو بگو به احتمال بالا کسایی همچو: آلبرت انیشتین،براداران رایت،هنری فورد،ایزاک نیوتن و توماس ادیسون توی ذهنتون میاد ولی یه اسم وجود داره که کمتر کسی میشناسدش...... ما زندگی مدرن و قدرتی که الان توی سیاره امون هست رو مدیون«نیکولا تسلا»هستیم. دانشمندی که دنیا رو تغییر داد ولی کمتر کسی میشناستش............نابغه فراموش شده

در تاریخ 7ژانویه 1934،خدمتکار هتل نیویوکر به اتاق 3327 میره و جسد مرد 83 ساله رو پیدا می کنه که ده سال رو توی همون هتل زندگی کرده! یکی از بزرگترین مخترعین در تمام دوران یعنی نیکولا تسلا در فقر،تنهایی و فراموش شدگی از دنیا رفت💡 🥀 🕊️ تسلا در 10جولای 1865 در کرواسی امروزی به دنیا اومد. طبق داستان های نقد شده توی یک شب تاریک،ترسناک و طوفانی به دنیا میاد و قابله نیکولا به مادرش میگه که (این فرزند تاریکیست🌑 🌪️)ولی مادرش مخالفت می کند و در جواب می گوید[او فرزند روشناییست⚡] مادر تسلا حتی روحش هم خبر نداشت که چه پیشگویی کرده

اولین تراژدی نیکولا توی پنج سالگی رخ داد. زمانی که برادر بزرگ ترش در مسابقه اسب سواری از دنیا رفت و بعد ها تسلا می گوید که حتی در سن پیری هنوز نتونسته بود از دست دادن برادرش را هضم کنه 💀 🕯️ ولی تسلا توی رویا هاش زندگی می کرد که .اون نور رو می دید. با گذشته زمان رویا های نیکولا تسلا رنگ و روی واقعیت رو گرفت و انقدر پرجزئیات بود که دیگه نیازی به رسم رو کاغذ نبود.تسلا در مقاله ایی که در سال 1919 منتشر کرد دقیقا توضیح داد که چطوری این طرح ها رو توی ذهنش به تکامل می رسونه و چرا هیچ وقت روی کاغذ اورده نشدن. اون می گفت که:(همیشه تمامی دستگاه های من همونجوری که تصور می کردم کار می کردن و روند و فرایند آزمایشام همیشه همونی بود که تصور کرده بودم و تاحالا هیچ استثنائی وجود نداشته که غیر از اون بشه!) تسلا این قدرت ذهنی فوق العاده اش رو از مادش به ارث برده بود یعنی جوکا مانده. شاید نیکولا دلیل نبوغش حافظه اش بود که باهاش می تونست چیزی رو که دیده تا ابد به یاد بسپاره 🌌💭🧠

ولی پدر نیکولا در یه دنیای کاملا متفاوت زندگی می کرد و می خواست که پسرش مثل خودش یک کشیش بشه🕯️📜🙏 ولی تسلا علاقه ایی به اون نداشت و می دونست که آینده و رویاش توی مهندسی خلاصه شده . وقتی که نیکولا توی نوجوانی به وبا مبتلا شد و تا مرز مرگ رفت، پدرش بهش قول داد که اگر بهتر بشه اون رو به دانشکده مهندسی می فرسته. نیکولا در عین ناباوری از اون بیماری کشنده جون سالم به در برد و خوشبختانه پدرش هم به قولش عمل کرد

اون به دانشکده گرانس اتریش رفت . طبق روایت ها اون از سه صبح تا یازده شب در حال مطالعه بوده!استاداش به معنای واقعی نگران بودن که شاید از خستگی بمیره.تسلا ذهنی فوق العاده زیبایی داشت که باهاش می تونست خوداموز و بدون اینکه کسی بهش یادبده انتگرال و نظیر اون رو به راحتی حل کنه و در عین حال به هشت زبان صحبت کنه⚛️ 🌌ولی با این وجود هرگز مدرک دانشگاهی اش رو نتونست بگیره و در کمال تعجب تحصیل رو رها کرد. او در اوج جوانی مع.تاد به قم.ار شد و با خانواده اش قطع رابطه کرد که این سرافکندگی بزرگ رو ازشون مخفی کنه. اون ناپدید شد و توی این دوره زمانی هیچکس نمی دونست زنده است یا مرده

اون تصمیم گرفت که به بوداپست نقل مکان کنه تا زندگی رو از نو شروع کنه. در همونجا به عنوان یه برق کار در شرکت تلفنی مشغول به کار شد . تا اینکه یک روز ایده به وجود اآوردن توسعه برق با جریان متناوب رو انجام بده یا همون [AS]. و با همین اخراع جهان رو تغییر داد. در سال 1881 اون برای تامین منابع ثبت اختراعش به پاریس نقل مکان کرد و در یکی از شعب های شرکت برق توماس ادیسون مشغول به کار شد. اوایل اون کار های کوچک شرکت را انجام می داد. ولی بعد ها کار های سختی مثل طراحی و ساخت دینام مشغول شد و در تمامی شراکت های اروپایی زبان زد شد . در اخر به یک فرصت کاری در شعبه نیویورک رسید. اوایل با ادیسون رابطه خوبی داشت و ادیسون هم از تسلا خوشش می اومد و بعد اینجوری در مورد اون سخن گفت«من دستیاران زیادی داشتم ولی بدون شک تسلا بهترینشونه». ولی بعد ها سر کنترل برق به اختلاف نظر خوردن . تسلا با جریان متناوب موافق بود که به لطف همینه که برق خونه هامون روشنه ولی ادیسون با جریان مستقیم موافق بود که ازش توی چراق قوه ها الان استفاده می کنیم. در اخر برای اخرین همکاری با هم به تسلا چند وسیله داد که تعمیر کنه .ولی در پایان هیچ مبلغی به اون داده نشود و به اون گفت«مثل اینکه از جوک های آمریکایی سر در نمیاری....» و از اون شرکت خارج شد

اتفاقات زیادی برای نیکولا تسلا افتاد مثل اینکه شرکت خودش رو تاسیس کنه و بعد فرد پر نفوذی به ادیسون اون رو تحت فشار قرار داد و اون رو با خاک یکسان کرد.و برای زنده موندن مجبور شده که در ازای دو دلار در روز چاه بکنه.در سال 1887 اون اولین موتور القائی که با جریان متناوب کار می کرد رو اختراع کرد. و یک سال اینده اون رو توی موسسه مهندسین امریکا به نمایش نشون داد . این اختراع که چندین سال از زمان خودش جلو تر بود نظر جورج وستینگهاوس رو به خودش جلب کرد.او که یک فرد پر نفوذ دیگه مثل ادیسون بود و شروع به همکاری با تسلا کرد و نبرد ادیسون و تسلا شروع شد. ادیسون هرگونه تلاشی برای بی اعتبار کردن اون دو کرد و حتی حیوانات رو با جریان متناوب شکنجه داد که ثابت کند جریان مستقیم بهتر است. ولی اوضاع برای وستینگهاوس و تسلا به قدری خوب بود که شرکت ادیسون رو هم شکست داد و یه شرکت دیگه در کنارش تاسیس کردن. ولی متاسفانه شرکت وستینگهاوس ورشکست شد و تسلا برای اینکه به اون کمک کنه از حق اختراعش گذشت . اگر این کار رو نمی کرد بدون شک او پولدار ترین مرد تاریخ ثبت می شد.

تسلا با پولی که برایش مانده بود برای خودش یک ازماشگاه ساخت و باز هم مشغول به مطالعه شد و 300تا حق اختراع رو ثبت کرد.اون اولین نور پرداز نئون،توربین بدون پرده ،اولین دستگاه برای تصویر برداری ایکس ری و کنترل از راه دور را برای بشریت به ارمغان اورد.اون توانست یک قایق مینیاتوری را از راه دور کنترل کنه و برای مردم اون زمان انقدر عجیب بود که اون رو جادوگر خطاب می کردند! شناخته ترین اختراع اون سیم پیچش بود که می توانست مقدار زیادی برق را با ولتاژ بالا نگه داره و به جز اون حتی می توانند سیگنال های رادیو ایی بالایی رو دریافت کنه. ولی در اوج خوشبختی اون . یک فاجعه رخ داد و در آتش سوزی آزمایشگاه از بین رفت.بعد ها فردی ایتالیایی 17تا از اختراعات تسلا به نام خودش کرد که با حمایت ادیسون این اتفاق افتاد. در نهایت اون در یکی از هتل های نیویورک دهه اخر زندگی اش رو ماند و وستینگهاوس تمامی خرج هایش رو پرداخت کرد. با تشکر از ایلان ماسک و شرکتش که باعث شد مردم کمی بیشتر از وجود این نابغه اشنا بشن . پایان