
چهل و سومین توییت سمی
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
244 لایک
چهل و سومین توییت سمی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
چی نوشته بود رو کاغذه؟
یه بار هم همین اتفاق با تابلو خالم و کاغذ های مثلا مهم مامانم افتاد ولی با رنگ
ولی تابلو رو لو ندادم هیچوقت که کار من بود چون از قصد بو-
بچه که بودم داشتم شیر میخوردم حواسم نبود شیر ریخت رو لبتاب مامانم سوخت منم همه چیز رو جمع کردم تا معلوم نشه شیر ریخته رو لبتاب و لبتاب سوخته و لبتاب رو گذاشتم تو کمد و صبر کردم مامانم بیاد مامانم که اومد رفتم بهش گفتم مامان شیر ریختم رو لبتاب لبتابت سوخت و مامانم کلی دعوام کرد
ولی دقیق نفهمیدم که چرا لبتاب رو مخفی کردم
کاش من خواهرش بودم
یاد خودم افتادم سر سفره نشسته بودیم به خالم گفتم خاله گوشیتو لازم نداری؟ گفت نه منم کردمش تو پارچ اب😂💀
هدفم چی بود یادم نیست ولی کسی دعوام نکرد
من جای خالت بودم...
😂😂😂😂رف گوشی خرید ولی هنوزم یادم میندازه 😂
داداشم حواسش نبود گوشیمو از 3 متری انداخت.... مرسی
بههه بهههه عمه جاننننننننننن
سلاممممممممممم عمهههههههههههه
چطوری عشقمممممممممممممممم
خوب مممممممممممنوننننننننننننممممممممممممممم تو خوبیییییییییییییی
خوبمممممممممممممممممممم
داشتم به خواهرم عکسای کلاس دوممو از توی تبلتم نشون میدادم، بعد اون موقع کلاس چهارم بودم 9 سالم بود، خیلی رندوم یک دختره اومد تو عکس که ازینایی بود که اذیتمون میکرد(همین دختره سال بعدش دوستاش اومدن مدرسه ما با هم منو مسخره میکردن دوستاش) بعد از روی اعصاب خوردی زدم رو تبلت شکست.... گذاشتمش یواشکی تو کشو ولی 1 ساعت بعد میخواستم سوار ماشین شم کلاس انلاین داشتم، مامانم گفت چون نمیتونم لپ تاپ ببرم تبلتمو بیارم، هیچی دیگه.. دید چه گندی زدم، ولی الکی گفتم از دستم افتاده😭😂
والا من که وقتی کلاس چهارمم بودم خواهر کوچیکم تل سرمو شکوند، بعد یکی از تل های مورد علاقم بود، تا 1 هفته توی جعبه ی لگو هاش قایم کرده بود! 😂😂 1 هفته بعد هم تازه وقتی بچه پسر خالم اومد میخواست باهاش بازی کنه براش درشو باز کردم دیدم، تازه باهام قهر هم کرده بود که چرا دیدی😂😭
ببین تقصیر تو بوده که دیدی
دقیقا همینجوری بودش از نظر اون👽😂😭
خواهرش زمانی مهربون شد که قرار شد پولشو بگیره 😊