
آیا این ویرانه انسان نام دارد؟
مامانم راست میگه، چرا نمیتونم یه بچه ی عادی باشم؟ چرا برای همه مشکلم؟
از همون روز اولی که رفتم باشگاه از مبینا خوشم میومد، دوست داشتم بهش نزدیک بشم. نرگس یه ماه بعد از من اومد، از همون اول نسبت بهش حس خوبی نداشتم اما مثل همه باهاش مهربون بودم. اما اون اینطوری نبود، انگار با شخص "من" مشکل داشت. فهمیدم مثل مهدیس عه. خودش رو خوب جلوه میده اما همه ی کاراش از روی سیاسته و واقعا آدم خوبی نیست.
داشتم به حنانه نزدیک میشدم که نفهمیدم چطوری اون رو از من دور کرد، داشتم به مبینا نزدیک میشدم که اینبار به طور کاملا واضحی اون رو از من دور کرد. تا میومدم باهاش حرف بزنم میپرد وسط و نمیدونم چطوری اما انگار با حرف زدنش همه رو جادو میکنه. الان نه تنها مبینا، بلکه هیچکس توی باشگاه بهم نگاه هم نمیکنه.
الان هیچکس نمیخواد با من میت بزنه، یا باهام حرکات کششی رو انجام بده، یا باهام مبارزه کنه. نرگس نمیخواست با من مبارزه کنه، اما استاد بهش گفت که باید باهام مبارزه کنه. منم بدجوری زدمش، خیلی بد. اما من فقط صدم رو گذاشتم. من بهش آسیب نزدم، خودش نفس کم آورد و انقدر حالش بد شد که گریش گرفت. واسش سوال بود چجوری من همچین حالم نریخته بهم و نفس کم نیاوردم، اون نمیدونه من روزی سه بار حالی بدتر از حالی که داشت بهم دست میده و در عین حال باید جوری رفتار کنم که انگار حالم خوبه.
نه مبینا نه هیچکس دیگه از من خوشش نمیاد. توی باشگاه جا افتاده که من رفتار غیرعادی ای دارم و همش سردرد دارم و نفس نفس میزنم. افتادم زمین و هیچکس، تاکید میکنم هیچکس نیومد بگه چته. *با اینکه من با همشون خوب بودم، حتی با همه ی حال بدیم* شاید واقعا تقصیر نرگس نیست، شاید من خودم مثل راسو ام. وقتی نرگس و مبینا رو میبینم یاد کیتلین و وای میفتم.
مردم با من مشکل دارن، احساس میکنم جوکر ام تو دنیایی که همه عادی ان. توی مدرسه هم کل کلاس با من مشکل دارن، نه خطیبی، نه گلی. با خطیبی از وقتی مشکل داشتن که بهترین دوست *من* شد، با گلی از وقتی مشکل داشتن که به *من* یکم نزدیک شد. به یکی گفته بودن اگه میخواد با اونا باشه باید از *من* دور باشه. و اینجاس که باید بگم *مگر من چه کردم که عالمیان را ز من نفرت است؟* _چه جالب این متن، شعر، یا هرچی که هست یه دفعه ای تو ذهنم ساخته شد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
شاید دارن بهت حسادت می کنن...و تو هم باید از این بابت خوشحال باشی! چون تو یه چیزی داری که همه ندارن برای همین دارن بهت حسادت می کنن!
شاید دارن بهت حسادت می کنن...و تو هم باید از این بابت خوشحال باشی! چون تو یه چیزی داری که همه ندارن برای همین دارن بهت حسادت می کنن!
منم تو کلاس همینم،میدونی،به هرکی محبت کردم با خنجر اومد تو شکمم،شاید فکر کنی از پشت،نه، تو چشمام زل میزد و وسط جمع ضایعم میکرد، جز یکی که بود و رفت،هیچکس پشتم نیست در هیچ صورت ...
راستی،وای رو گرفتن مگر نه نمیذاشت اینطوری بشه ،ب اینکه خیلی از اقدام پاودر عصبی بود.
جدا از برسی روانشناسی و جامعه شناسی این سریال زیبا
بعد از اینکه وای با کسی که پاودر بهش تبدیل شده بود آشنا شد، حتی با اینکه جینکس بخاطر محافظت از وای سیلکو رو kشت، وای دیگه دوستش نداشت
نه وای همچنان به عنوان خواهر دوستش داشت،اما هم کیتلین رو وای و هم سیلکو رو جینکس تاثیر گذاشته بود که انگار بعضی از خصوصیات این دو با هم تضاد هایی عیان داشتن و البته توی قسمت اخر هم همچنان شاهد اون مخبت خواهری هستیم...
ایرادی نداره، تقصیر تو نیست:)
یسری از آدما چشم دیدن بقیه رو ندارن..
شاید هم اونا با تو مشکلی ندارن و فقط سوء تفاهمی پیش اومده،نمیشه؟:)
نه نمیشه، چون همه جا اینطوریه
از نظر خودت چرا؟
میدونم الان با خودت میگی این خیلی خ.ن.گ.ه ولی خب
نه بابا
نمیدونم، خودشون هم نمیدونن. دوستم میگه قبل از اینکه بهم نزدیک بشه ازم بشدت بدش میومده و هرروز خدا خدا میکرده که من نیام مدرسه. حالا چرا؟ نمیدونه. من چیکارش کرده بودم؟ هیچی.
منم اولاش از دوستم بدم میومد اونم برای این بود که خوب نشناخته بودمش
احتمالا برای تو هم همینه
تعداد ادمای عوضی خیلی بیشتر از ادمای خوبه، پس صرفا چون با ادمای بیمصرفی طرف هستی دلیل نمیشه که ادم بده تو باشی.تو کسی نیستی که مشکل داره
اولا اینکه ویرانه اسم مکانه نمیتونه برای انسان به کار برده شه
دوما اینکه منم کاملا درک کردم متاسفانه
لطفا فالوم کن
اوالا اینکه سر کلاس منطق نیستیم
دوما اینکه :)
نباید آدم بدونه چه کلمه ایو کجا استفاده کنه تا اشتباه نکنه؟
گارد نگیر عزیزم
اشکالی نداره🤍
ببین تو مشکلی نداری یسری ادما واقعا عوض.ی هستن.
میدونم چقدر سخته اما تو از پسش بر میای هنوز کلی محیط دیگه هست که میتونی توش دوست پیدا کنی.
اینجا نشد یجا دیگه اون نشد یکی دیگه.
اینجور ادما حسودن و از بس بهشون محبت نشده فقط می خوان افرادی که خودشون دوست دارن رو دور خودشون جمع کنن و به بقیه اهمیت نمیدن.
نگران نباش منم اینجوری شدم فقط باید به خودت اهمیت بدی و یادبگیری که تو هنوز کلی وقت برای زندگی داری و اونا نباید گند بزنن بهش.
فالوم میکنی
دقیقا
من کل زندگیم همینطوری بوده
من دقیقا همینم
حتی اون قسمت وای و کیتلین
فالوم میکنی زیبا رو
من:
:)))