خودم نوشتم و من نویسنده نیستم که بی ایراد بنویسم🪼🪽
کتاب را ورق میزنم و حسرت تمام لحظات خوش آن روز ها را میخورم. آن زمان نه جنگی بود نه مشکلی بود. همه در آرامش نبودند اما عده ای...
آن جنگ لعنتی، ازش متنفرم، با گذشت تمام آن سال ها حالا به یک فقیر تبدیل شدم. باز هم ورق میزنم و عکس خودم و برادرم را میبینم که بچه بودیم و در آسایش و آرامش کامل باهم بازی میکردیم. چه کودکی زیبایی بود. البته قبل از شروع جنگ فقرا و ثروتمندان در نیویورک که جایگاه ثروتمندان و فقرا عوض شد. خانواده ی من سنگدل نبودند و به فقرا کمک میکردند ولی هر چه باشی ما ثروتمند بودیم و الان فقیریم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
خیلی قشنگگ بود.
منم یه دفتر دارم که همیشه توش مینویسم و بعضی وقتا شعر هم می نویسم🙃
چه خوب😊
کی بهت گفته نوشتنت ایراد داره 😁
عالی بود واقعا🌙✨
ادامه بده و بعد به صورت ادبی مرتبش کن و ببر بده یه انتشارات خوب برات چاپ کنند👀🧠
خودمم دارم همین کارو انجام میدم و احتمالا اون طرف عید یه نسخه آزمایشی بزنم تقریبا تو تابستون🤝🏻😃
ممنون و موفق باشی🩷