
جملات زیبای کتاب هوش هیجانی اثر دکتر تراویس برابری جین گریوز
آنها که در چهارسالگی در مقابل میل و هوس خود مقاومت کردند، در بزرگسالی از لحاظ اجتماعی وضع شایستهتری داشتند؛ به این معنا که از لحظ شخصیتی مقاومتر و با اعتمادبهنفستر بودند، همچنین در مواجهه با محرومیتهای زندگی توانایی بیشتری داشتند. در ضمن احتمال اینکه در اثر تنش آشفته یا فلج شوند، عقبگرد کنند، یا در اثر فشار به هم بریزند و پایداری خود را از دست بدهند، کمتر بود. آنها چالشها را میپذیرفتند و بهجای اینکه در شرایط سخت و دشوار تسلیم شوند، به مبارزه با آن برمیخاستند. علاوه بر آن متکی به خود، مطمئن، قابل اعتماد، امانتدار و مبتکر بودند و خود را در طرحهای مختلف غرق میکردند. آنها با گذشت سالها، هنوز هم میتوانند از لذت آنی خود بهخاطر هدفهای بلندمدت بگذرند.
کجذهنی و سوءتفاهمی که کودکان خشن و مهاجم با خود به آینده میبرند، یکی از عواملی است که فرجام کار ناخوشایند آنها را تضمین میکند. مطالعهٔ تعدادی از مهاجمان جوانِ محکوم به جرایم خشونتبار و دانشآموزان دبیرستانی خشن و مهاجم، نشاندهندهٔ رویکرد مشترک این دو گروه است: زمانیکه با کسی مشکل پیدا میکنند، یکباره با دشمنی به او نگاه میکنند و بدون اینکه بهدنبال اطلاعات بیشتری باشند وبهدنبال اطلاعات بیشتری باشند و سعی کنند مشکل را بهصورت دوستانه حلوفصل کنند، او را دشمن خود میانگارند. در ضمن، بههیچوجه به نتایج منفی راهحل خصمانه فکر نمیکنند. به عقیدهٔ آنها، «اگر در اثر عصبانیت دیوانه شوید، زدن دیگران اشکالی ندارد!»، «اگر در جنگ و دعوا کم بیاوری، همه فکر میکنند بزدل و ترسو هستی!» و «کسانی که بهشدت کتک میخورند، خیلی هم رنج نمیبرند!» و با این توجیهات بیمنطق، رفتار خشن و تهاجمی خود را موجه تلقی میکنند.
«بهترین روش برخورد با عصبانیت چیست؟» گفت: «آن را سرکوب نکنید؛ ولی بر پایهٔ آن عمل هم نکنید.»
هدف برقراری تعادل است، نه خفه کردن عواطف و هیجانها، زیرا هر احساس ارزش و اهمیت خاص خود را دارد.
کنترل احساسات و هیجانهای خود ـ به تأخیراندازی لذت و خوشی کنونی و جلوگیری از حرکات بیارادهٔ ناشی از تحریکات مختلف ـ کلید موفقیت در همهٔ زمینههاست.
حافظه، استعدادی «روحیهگرا» ست، بهطوری که وقتی روحیهٔ خوبی داریم رویدادهای مثبتتری را بهخاطر میآوریم. درواقع، هنگام تفکر دربارهٔ دلایل له و علیه یک کار، چنانچه احساس شادی کنیم حافظهٔ ما سعی میکند دلایل بیشتری در جهت مثبت برایمان فراهم سازد و ما را بیشتر بهسوی اقدامی ماجراجویانه یا مخاطرهآمیز سوق دهد. به همین دلیل، در صورتی که خلقوخو و روحیهٔ مناسبی نداشته باشیم، بهاحتمال زیاد حافظهمان ما را به سوی تصمیم ترسناک و محتاطانهتری هدایت میکند. هیجانهای خارج از کنترل، عقل و ذهن را از کار میاندازد
شواهد بسیاری در دست داریم که نشان میدهد کسانی که از نظر هیجانی و عاطفی خبره و ماهرند و احساسات خود را میشناسند و آنها را بهخوبی اداره میکنند، و همچنین احساسات دیگران را میخوانند و بهطور مؤثر با آنها برخورد میکنند در همهٔ زمینههای زندگی، چه روابط عاطفی و دوستانه باشد یا رعایت مقررات ناگفتهای که متضمن موفقیت در سیاستبازیهای سازمانی است، از مزیت ویژهای برخوردارند. احتمال اینکه افراد دارای مهارتهای هیجانی پرورشیافته از زندگی خود شادمان و راضی باشند، و در منشها و رفتارهای ذهنی بالابرندهٔ بهرهوری خود ماهر و استاد شوند، نیز بیشتر است.
دستور سقراط دربارهٔ خودشناسی به این اصل بنیانی هوش هیجانی اشاره دارد: «آگاهی به احساس خود در ضمن بروز و ظهور آن.»
ناتوانی در مشاهدهٔ احساسات واقعیمان، ما را دست و پا بسته در اختیار آنها قرار میدهد.

ببخشید اس اضافه
معذرت دستم خورد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
واقعا عالیه ✨