بارش ستاره

فوران ستاره ها از عمق آسمان پایانی نداشت.

من کار با سحر و جادو رو خوب بلدم. من کار با جارو رو خوب بلدم. بلدم که گویم بلدم. من بلدم و در چشمان تو نابلدم.

پاک نامه ای جنس ستاره ها داشتم نامه ی ماهکم رو گذاشتم توی اون پاکت و ماهکم نامه را پاره کرد.

بعد از رفتنش گریه کردم. خونریزی روحم بعد از او پایانی نداشت

ای بنی ادم تشنه ی ستارگان مباش، در جهانی پر از ستاره ای بنی ادم تشنه ی روح خودت باش. بیایین دنبال توجه محبت رضایت خوشحالی و ... دیگران نباشیم بیایین دست خودمون رو ببوسیم و با رضایت خود و خودکفا بودن باری دیگر لذت را در خونمون جاری کنیم

بیایید با افکار که گل آراییشون کردیم جامعه رو هم گل گلی کنیم اینجوری قشنگ تره نه؟ دو سه نفر کم کم با افکار زیبا ادامه بدیم تا جامعه افکارش زیبا بشه!