شاهنامه آخرش خوش است!

سلام و درود خدمت شما طرفداران رادیو نویسنده! من چارلز پسر اسدالله هستم(فقط چون سرما خوردم صدام دخترونه شده) و صدای من رو زنده از قلب لس آنجلس فرانسه میشنوید! این اولین متنی هست که از رادیو نویسنده میشنوید. در این بخش میخوایم به این جمله بپردازیم:شاهنامه آخرش خوش است! قبل از شروع باید یک نکته رو خاطر نشان کنم، لطفا تا پایان متن همه چیز را بخوانید!

همانطور که در تصویر بالا میبینید این جمله نه تنها ضرب المثل نیست بلکه کنایه است! چرا کنایه؟ چون در پایان شاهنامه سپاه ایران در جنگی نفس گیر به دست سپاه دشمن شکست خورد[احتمالا سپاه اعراب] و با توجه به این مسئله به قول خودمون خیلی چرت و پرت میشه اگه این کنایه و جمله، معنی خوب و پیروزی داشته باشه! حالا ما معنی واقعی این جمله رو متوجه شدیم، اما سوال مهمتر اینه: چرا این کنایه چنین معنی اشتباهی پیدا کرده؟

همانطور که دارید میبینید، همه چیز زیر سر این کتاب هست! اشتباه برداشت نکنید! کتاب هیچ ایرادی نداره و به شدت توصیه اش میکنم. نویسنده کتاب اقای احمد عربلو گلچینی از خاطرات بامزه خودشون رو به صورت بیانی عامیانه و طنز روی قلم آورده! در یکی از داستان ها دانش اموز احمد عربلو به تشویق معلم ادبیات میخواد یه داستان طنز و تخیلی از شاهنامه بنویسه! این داستان قراره پایان کتاب شاهنامه رو رقم بزنه. ماجرا از این قراره که کیکاووس شاه با اینکه پیر و فرتوت هست اما حرص و طمع پادشاهی به سرش میزنه و میخواد شاه ایران بشه اما رستم و اسفندیار و بقیه پهلوانان میخوان از این کار جلوگیری کنن! و در آخر هم موفق میشه. همین! کل ماجرا همین بوده. بعضی افراد بعد از خواندن این کتاب و باتوجه به نوع روایتگری به اشتباه خیال کردند که این داستان واقعا پایان شاهنامه است. و بعد بین مردم《چو》 انداختن و باعث اشتباه شدن!

خب دوستان به پایان قسمت اول رسیدیم! برای نکته اخر باید بگم که: این قسمت علاوه بر اینکه سعی کردیم معما و سوالی رو حل کنیم و کتابی رو معرفی کنیم، باعث اومدن لبخند رو لب هاتون بشیم، پس اگر سوتفاهمی بابت کلمات و جملات پیش اومد معذرت میخوام! اون قلب رو قرمز کن تا بفهمم از رادیو نویسنده خوشت اومده یانه.