15 اسلاید پست توسط: انتشار: 1 هفته پیش 116 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
دومین گفتاوردمون درمورد وجه مثبت افسردگی، راه های جلوگیری و درمانش است، در این مطلب نگاهی به کتاب دلایلی برای زنده ماندن اثر مت هیگ و به نقل قول هایی از اشخاص بزرگ خواهیم پرداخت.
هر نوعی از درد منزوی کننده است و افسردگی از اون رنج هاییه که به شدت فرد افسرده رو منزوی می کنه؛ هم یک انزوای خودخواسته که خودش پناه می بره به تنهایی، هم دیگران دیگه حوصله و تحمل و اون مدارا رو ظرف مدتی از دست میدن و احساس میکنن افسردگی یا سوگ واگیر داره برای همین به طرز عجیبی دور میشن از اون آدم. ،،، ولی من میخوام بگم درسته افسردگی شبیه یه کابوسه ولی این کابوس گاهی میتونه مفید هم باشه!
شما خودتون آدم های معروف زیادی رو میشناسین که افسردگی رو تجربه کردن ولی اثری مهم در دنیا به جا گذاشتن، این آدم های معروف علی رغم افسردگی نه! بلکه به همراه و به دلیل افسردگی دستاورد های مهمی داشتن! اشخاصی مثل اسکات فیتز جرالد، هالی بری، جیم کری، استفن کینگ، آل پاچینو، اوما تورمن، بن استیلر و… این آدم ها تونستن به دلیل افسردگیشون کار بزرگی انجام بدن. ،،، یاد این جمله از نیچه میفتیم که میگه: «هر شکستی که من رو نکشه قوی ترم میکنه» و واقعا درست هم هس. ،،، خانم مرحوم توران میرهادی یه جمله ای داشتن که میگه: «رنج بزرگ رو به کار بزرگ تبدیل کنید!» و این آدم ها دقیقا رنج های بزرگ رو به کار بزرگ تبدیل کردن!
سوال اینه که چه باید کرد؟ ببینید گاهی ما تو بازی مارو پله زندگی نردبونارو رفتیم بالا و رسیدیم به جایی که دوست داشتیم و ناگهان احساس افسردگی میکنیم؛ یعنی ما رسیدیم به جایی که دوست داشتیم ولی انگار اون کافی نیست، و باز حالمون خوب نیست. ،،، درسته این خیلی حس متناقضیه ولی کاملا عادیه! ،،، همین که احساس کنید یه نفر دیگه، یه جایی دیگه همین تجربه رو داشته تسلی بخشه! دیگه احساس میکنی (پس اونقدر هم غیر طبیعی نیست که من این حس متناقض رو تجربه میکنم.)
یک بار هم تو پست “تفاوت لذت و شادی” عرض کردم؛ جهان مدرن و سرمایه داری به شکل روبه افزایشی برای افسرده کردن ما طراحی شده! شادمانی و رضایت برای اقتصاد و سرمایه داری چیز خوبی نیست؛ یعنی شما باید ناراضی باشین که چرخ های اقتصاد سرمایه داری بچرخه؛ میگین چرا؟ برای اینکه شما چطور میتونید یک کرم ضد پیری بفروشید؟ وقتی آدمها رو نگران پیریشون کنید! نگران چین و چروک صورتشون کنید و یه تصویر ایدئال از یک جوان همیشگی بسازید و بگید تو با این فاصله دارییاا و راه حل این کرمه! ،، چطور میتونید به آدمها بیمه بفروشید؟ وقتی اونها رو نگران همه چیز کنید! ،، چطور میتونید آدمها رو وادار کنید که به جراحی زیبایی تن بدهند؟ وقتی این حس رو بهشون بدید که صورتت خوب نیست، هیکلت خوب نیست و احساس نارضایتی بدید! ،، و چیزهای مختلف دیگه.
در زمانه ما آرام بودن و راضی بودن به یک اقدام انقلابی تبدیل شده؛ یعنی اگه ما بتونیم با همه آسیب پذیریمون خودمونو بپذیریم، واقعا یک کنش انقلابی علیه این چرخهای خورد کننده نظام سرمایه داری انجام دادیم! ،،، در حال حاضر ما دچار یک جنون بیشتر و بیشتر و بهتر و بهتریم! ،،، پرکاربردترین کلمه ای که در زندگی انسان مدرن رو همه محصولات، تو گفتگوها و همه جا دیده میشه همین کلمه سه حرفی “New”(جدید) ،،، میخوام بگم این جدیدتر لزوما به معنی بهتر نیست! بیشتر لزوما به معنی بهتر نیست! ،،، این دنیا اجازه راضی بودن رو از ما میگیره و اضطرابی در ما تولید میکنه که با خرید آرام بگیره!
همه ما آدمهای آسیب پذیری هستیم، هممون در لحظاتی ضعیفیم، هممون گاهی یا بسیاری مواقع اشتباه کردیم، هممون در مقابل آینده نگرانی و اضطراب هایی رو تجربه میکنیم، و این مال همه هست! ،،، این صورتهای خندان توی شهر و فضای مجازی هم اینها رو دارن، فقط در اون لحظه خندیدن.
درسته عمرمون داره مثل برق و باد میگذره ولی ما باید ریتم زندگی رو کند کنیم. ،،، ببینید یه چیزی که افسردگی رو در دنیای ما به یک اپیدمی تبدیل می کنه و همه داریم دچارش میشیم اینه که ما بیش از این که افسرده باشیم فرسوده ایم! زیر بار همیشه تلاش کردن و دویدن و … ،،، جهت تشخیص این دو از هم میتونین تست “دچار افسردگی هستی یا فرسودگی؟” رو در همین پروفایل انجام بدین، بهتون خیلی میتونه کمک کنه.
وقتی شما غم و اندوه رو تجربه میکنین یه جاهایی هم این ابرهای تیره کنار میره و برای دقایقی یا برای ساعتهایی شما شادی رو هم تجربه میکنین؛ حتی اگر کم باشه! این افسردگی باعث میشه شما قدر اون رو بدونید و بفهمید این لحظات شاد چقدر کوتاهن و گاهی چقدر دورن و دست نیافتنین و وقتی شادی رو تجربه میکنید یه جور دیگه قدرش رو میدونید و یه جور دیگه حواستون هس که جرعه جرعه حسش کنید و از لحظه به لحظه ش لذت ببرید؛ این همون کند کردن ریتم زندگیه.
یه جمله ای نویسنده در کتاب دلایلی برای زندگی ماندن داره که میگه: «من از افسردگی بیزارم اما افسردگی از من کسی را ساخته که اگر این بهاییست که برای زندگی کردن و حس کردن باید بپردازم، ارزشش را دارد!» اینجا میخوام به تعبیر شوپنهاور هم اشاره کنم که میگه: «کلید شادمانی در همیشه فکرهای شاد داشتن نیست! این غیر ممکن هست! کلید ماجرا در پذیرفتن افکار مان هست! پذیرفتن افکار اما تبدیل نشدن به آنها! »
تو این کتاب یه فصلی هم هس به اسم “چطور زندگی کنی” و ۴۰ تا توصیه داره، چندتاشو براتون میارم که به جلوگیری از افسردگی و درمانش کمک میکنه. ،،، میگه: «وقتی شادمانی هست قدر آن را بدانید! این را افسرده ها خوب میفهمند.» همین چیزی که راجع بهش تو ۲ اسلاید قبل توضیح دادم.
بعد میگه: «حفظ نفرت در درونتان احساس بی حاصلیست؛ مثل این هست برای تنبیه یک عقرب که شما را نیش زده، آن را بخورید!» ریشه های بسیاری از افسردگیهای ما همین خشم هاست، مثل این میمونه که یک زغال داغ رو تو مشتمون نگه داریم و به سمت دیگری پرت کنیم؛ در نهایت اول خودمون آسیب میبینیم. ،،، بیایید فکر کنیم که (این خشمها در درون ما چیه؟) و (آیا میتونیم با بخشش و یا پیچیده تر دیدن اون آدم که چرا این کارو کرده؟) به یه مصالحه برسیم و خودمونو بزرگتر و قوی تر کنیم!
میگه: «درختها رو نگاه کنید! نزدیک درخت ها باشید! درخت بکارید! درختها عالی هستند!» توصیه ساده ولی فوق العاده ايه! ،،، یاد دیالوگی از فیلم سینمایی طعم گیلاس میفتیم که میگفت: «تو دم صبح، طلوع آفتابو نمیخوای ببینی؟ سرخ و زرد آفتابو موقع غروب رو دیگه نمیخوای ببینی؟ نمیخوای این ستارهها رو ببینی؟ شب مهتاب، قرص کامل ماه رو دیگه نمیخوای ببینی؟ آب چشمهی خنک رو نمیخوای بخوری؟ دست و صورتت رو با اون آب چشمه بشوری؟ از مزهی گیلاس میخوای بگذری؟ نگذر! من میگم رفیقتم نگذر!»
میگه: «مراقب شکاف باشید! شکاف میان شما و آنچه هستید و آنچه میخواهید باشید!» تو ذهن ما بين انتظارات ما و واقعیتهای زندگی ما یه فاصله هست؛ هرچی این شکافه بیشتر باشه احتمال افسردگیمون بیشتره! باید واقع بین تر باشیم نسبت به زندگی.
میگه: «نگران زمانی نباشید که در ناامیدی از دست دادید؛ زمانی که پس از آن دارید ارزشش رو دو برابر میکند!» یادتون باشه شما تجربه هایی دارید که چنان تراشی به روح شما داده، تو همین مدت باقی مونده میتونید کاری کنید که دیگران نمیتونن انجامش بدن! ،،، به یاد داشته باشید نکته کلیدی درباره زندگی روی زمین تغییر است! همه چی تغییر میکنه غیر از تغییر که تغییر نمی کنه! و همیشه جریان داره. ،،، فیلسفان یونانی میگفتن: «در یک رودخانه دوبار نمیشود شنا کرد! چون آب جریانش هم تغییر میکنه.»
میگه: «اتومیبل ها زنگ میزنند، کاغذها زرد می شوند، کرم پروانه پروانه می شود، شب به تدریج روز میشود و افسردگی تمام می شود» بدونید که ما مثل یه آسمونیم که افسردگی ابرهای تیره این آسمونه! ولی ما آسمونیم! آسمون بدون ابرها هم وجود خواهد داشت! کما اینکه در زندگیمون روزگاری بوده که این آسمان آفتابی باشه، در خود افسردگی هم لحظه هایی بوده که این ابرها کنار رفته باشن، به این فکر کنید که ما بزرگتر از این زخم هاییم و می تونیم بگذریم ازشون!
15 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
49 لایک
از خوندن این مطلب نگذر... من رفقیتم میگم نگذر 🍒
زیبااا؛:)
🙏🏻
ج چ: چون هنوز کتاب های زیادی هست که نخوندمشون💫
واو😃
توی خبرنامه بود-
⚡️⚡️
چون اگه خودکیلی کنم (شوخی) میرم جهنم و نزدیکانم ناراحت میشن پس زندگی رو انتخاب میکنم
جواب خوبیه✨
فوق العاده پست ارزشمند و زیبایی بود. موفق باشی. 🥹🌸✨
مرسی عزیزم🌷
حرفی برای گفتن ندارم.نوشته هاتون فوقالعادست.و این نوشته فقط میتونه از یه روح بالغ تراوش کنه.روحی که خیلی ها حتی از وجودش هم بی خبرن
لطفتون مستدام🙏🏻🌷
حس میکنم این ویژه میشه
درخواست ویژه شدنشو دادی؟
🌚🌚
عالی بود
🙏🏻
این جمله از این مطلب رو باید قاب کرد...
" این دنیا اجازه راضی بودن رو از ما میگیره و اضطرابی در ما تولید میکنه که با خرید آرام بگیره!"
وای ممد😃
کامنت عالی کم نگردد زین طلا🥂
عه سعیدد