کتاب پسر زن جادوگر از جایی کپی برداری نکردم این کتاب رو قبلا خوندم و برای شما تایپش کردم.
روزی روزگاری دو برادر بودند همان قدر شبیه هم .
که شما شبیه تصویرتان در آینه
صداهایی مثل هم داشتند
چشمهایی شبیه هم داشتند دستهایی شبیه شبیه هم کنجکاوی سیری ناپذیری شبیه هم و با اینکه همه قبول داشتند که یکیشان یک کمی ،فرزتر یک کمی زیرک تر یک کمی فوق العاده تر از دیگری است. اما، کسی نمی توانست آن دو را از هم تشخیص بدهد هر وقت هم که خیال میکردند تشخیص داده اند معمولاً حدسشان اشتباه از آب در می.آمد
مردم میپرسیدند کدام یکی بود که روی بینیاش جای زخم داشت؟ ... آن یکی که نیشخندی پر شر و شور داشت کدامشان
بود؟ ... ندا بود که باهوش تر بود یا تم؟»
بعضی میگفتند «ند
بقیه میگفتند: «تم!»
به نتیجه ی یکسانی نمیرسیدند اما مطمئناً یکیشان بهتر از
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
من تا حالا این کتاب رو نخوندم ولی چرا داستانش اینقدر شبیه داستان من بود ...
واقعا ؟؟ چه جالب من هم یک بار یه سناریو توی ذهنم ساختم بعد دیدم ازش انیمه هم وجود داره
چه جالب
مرسیییی✨🤍
از تو مرسیی✨🤍