
ادامه ی پارت1

سبک تبریز اول:با حمله مغولان و روی کار آمدن حکومت ایلخانیان،مراغه و تبریز به محل فرهنگی تبدیل میشوند. حکومت ایلخانی دو نتیجه مهم برای نگارگری ایرانی داشت. اولی انتقال عناصر و تکنیک هنر چین به ایران بود و دومی بنیانگذاری نوعی هنرپروری به صورت گروهی در کارگاهها و کتابخانههای سلطنتی را به وجود آورد. مکتب تبریز اول که به آن مکتب مغول و یا ایلخانیان نیز میگویند، همراه با دوره بعدی خود یعنی جلایریان بن مایه اصلی نگارگری ایرانی را تشکیل دادهاست. در این دوره سعی هنرمندان به یکپارچه کردن هنر دیداری و تصویری بود. از مهمترین اتفاقاتی که میتوان در این دوره به آن اشاره کرد ایجاد شهرکی فرهنگی در تبریز به دستور رشیدالدین فضلالله همدانی ، وزیر غازان خان در نزدیکی تبریز بود.

این مکان که ربع رشیدی نام داشت ، محلی برای گرد هم آمدن هنرمندان، محققان و کاتبان ایرانی و خارجی بود. از آثاری که در ربع رشیدی تولید شد، جامع التواریخ است که هنرمندان زیادی با سبکهای متنوع روی آن کار کردند. سبک تبریز اول به طور کلی نسبت به دوره قبلی خود یعنی سلجوقیان تغییراتی اساسی کرد. نحوه هاشورزنی ، پرداخت ابرها و کوها، نحوه پرداخت صورتها ترکیب بندی و دسم گذاری همه از هنر چینی وام گرفته شد و استفاده از رنگ نقرهای، پرداخت جامهها یادآور هنر بیزانسی و بین النهرینی است. با این حال حالت فیگور انسانها و نحوه چیدن آنها در تصویر مایه ایرانی دارند. صحنهها فراختر شدند و ما در تصاویر بخشی از آسمان را نیز میتوانیم ببینیم.

اوج هنر تبریز اول را میتوان در شاهنامه دموت دید که تاثیر هنرهای بیگانه در آن واضح است. با این حال از این تقلید الگوی بصری و مفهومهای جدیدی به وجود آمدهاند. برای مثال اژدها در هنر چین نمادی از طبیعت و قدرت باروری است اما نقاش ایرانی بهرام را در حال جنگ با اژدها به عنوان نماد اهریمن به تصویر میکشد که این خود نشان دهنده بی توجهی از مفهوم آنها و تنها استفاده از الگوی چینی است. از هنرمندان سرشناس این دوره میتوان به احمد موسی اشاره داشت.

سبک نقاشی جلایری:بعد از مرگ آخرین ایلخان مغولی یعنی ابوسعید بین خاندانهای مغولی جنگ قدرت درگرفت و سرانجام خاندان جلایریان قدرت را به دست گرفتند و قدرت خود را در تبریز و بغداد تثبیت کردند. در این دوره کتابآرایی مورد توجه زیادی قرار گرفت وآثار دوره ایلخانی جمع آوری و نگه داری شدند. با وجود تنشهای بسیار در این دوره بسیاری از هنرمندها به خصوص در دوره سلطان احمد جلایر مورد حمایت قرار گرفتند و حتی بسیاری از پادشاهان شعر میگفتند و نقاشی میکشیدند.(خیلی جالبه نه؟)

با اینکه هنرمندان راه مکتب ایلخانی را ادامه دادند اما روندی تجربی را نیز جلو بردند. نتیجه ممتاز این دوره دیوان خواجوی کرمانی است که یکی از نسخههای آن امضای هنرمندی به نام جنید بغدادی را در خود دارد. این امضا قدیمیترین امضای یک نقاش ایرانی است که کشف شدهاست. (متاسفانه عکسشون رو پیدا نکردم)

در نقاشیهای جنید و عموماً مکتب جلایری فضاها به طور کامل فراخ و گسترده شدند و نقاشیها یک صفحه کامل را به خود اختصاص میدهند. پیکرهها در تصویر لاغر و بلند هستند و فضاهای معماری برای اولین بار به صورت همزمان هم داخل و هم خارج را نمایش میدهد.

در این دوره کتب با خط نستعلیق جدید نوشته میشوند و نسبت به دوره ایلخانی رنگها سرزندهتر هستند و مسئله ارتباط انسان و طبیعت حل شدهاست. در مجموع آثار دوره ایلخانیان و جلایریان را میتوان به سه دسته اساسی تقسیم کرد. دسته اول آثار خالص ایرانی است و اگر هم تاثیری از هنرهای دیگر گرفته باشد با بن مایه ایرانی تلفیق شده است.

دسته دوم نقاشیهایی است که هنر ایرانی با هنر چینی تلفیق شده و تسلط هنر چینی در آن ملموس تر است و دسته سوم نقاشیهایی هستند که عناصر چینی به وفور در آن یافت میشود و تقریباً بیگانه هستند. آثار دوره جلایری در دسته اول قرار دارند و عناصر چینی تقریباً در کارها دیده نمیشود.

سبک نقاشی شیراز اول:همزمان با مکاتب ایلخانی و جلایری در تبریز و بغداد در سده هشتم هجری در شهر شیراز جریان هنری مستقلی اتفاق میافتد. هنگام یورش مغولها حاکمان فارس با دیپلماسی و هوشمندی مانع از ویرانی این شهر شدند و این شهر با همان حاکمان قبلی به بقای خود ادامه داد و بسیاری از هنرمندان و فرهیختگان ایرانی به این شهر زیر سایه دو حکومت محلی آل اینجو و بعدتر آل مظفر پناه آوردند. به همین دلیل این شهر مرکزی برای حفظ و ادامه سنتها و هنرهای قدیم ایرانی مثل هنر سلجوقی و مقاومت دربرابر هنرهای بیگانه شد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییییی
ناظرش بودم😉
فقط اینکه پارت اولو جا گذاشتی
اصل کاری جا موند
تو لیستم نبود
یغنی الان باید برم دوباره بسازمش؟
ناظرای زیادی تو تست چی هستن، احتما تو لیست سه نفر دیگس