برای خودم این مسئله سوال بود، بعد تحقیق فهمیدم بهتره شما هم بدونید. برای این که حالتون هم بهتر بشه همراه اسلاید ها عکس با وایب خوب براتون میزارم.
چرا بعضی وقتا بی دلیل از ادم های اطراف متنفریم؟
من قبلا فکر میکردم همگی به خاطر حس لج کردن هست، اما دلایل و نوشته های گوگل منطقی تر هستن.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
نه راستش همیشع اینطور نیست
Istj هستم ولی مثل یه سگ خیس از معاشرت با دیگران پشیمونم
واقعا اگه تنها باشم و تنها کار کنم هن دقیق تر پیش میره هم احتمال موفقیت بیشتر...به هرکی لبخند زدیم چاقوشو تا ته کرد تو شیکممون
سلام و ممنون از نظرتون
درواقع باید بگم اون مسئله برمیگرده به شناخت از مردم.
من خودم هیچوقت کاملا صمیمی نشدم، اما کسانی رو دارم که وقتی ناراحت باشم یا به کمک نیاز داشته باشم کنارم باشم. اینجور رابطه ها استاندارد هست(برای ما درونگرا ها)
اینکه شما با هیچکس رابطه ندارید قطعا ضرر های خیلی زیادی بهتون میزنه.
درسته من هم معتقدم کارهارو اگر تنهایی انجام بدی نتیجه خیلی بهتری داره اما ما مثل عقاب نیستیم که ، عقاب تنهایی کار میکنه چون اونقدر توانایی داره که احتیاج خودشو فراهم کنه.
ما انسان ها به این دلیل اجتماعی هستیم که تمام کارهارو خودمون نمیتوتیم انجام بدیم ما به کمک نیاز داریم ، حالا اون کمک میتونه اصلا چند وقیقه حرف زدن با مادربزرگ باشه ، یا بازی گردن با برادر.
شما باید تمام افراد اطرافتون رو بشناسید ، نقاط قوت و ضعفشون رو بدونید و بعد اگر با اخلاقیات خودتون جور بود صمیمی بشید.
اگر با کسی نباشید فقط به خودتون صدمه میزنید.
همه ما به مقطعی میرسیم که نیاز داریم با دیگران باشیم، اما چه بهتر که از قبل این افراد رو انتخاب کرده باشیم.
اگه میخواید به دلایل نفرت پی ببرید به ساسکه و شوپنهاور مراجعه کنید.