درود؛ به پارت۲ خوش اومدین پارت یک تو اکانت هست “این پارت توسط نادیا نوشته شده است” ببخشید اگه شخصیت های بعضی ها هنوز وارد داستان نشده، به مرور زمان وارد میشن
دیوید جعبه های پیتزا رو روی میز گذاشت و با صدای بلند گفت : « ایوان بیا پایین پیتزا گرفتم » چند دقیقه ای گذشت اما صدایی از ایوان شنیده نشد دیوید به طبقه ی بالا رفت و در اتاق ایوان رو زد و گفت : « ایوان پیتزا گرفتم . یکی از دوستام هم دعوت کردم اسمش الکس هاپره قراره کل شب رو بیدار بمونیم بیا پایین » که صدای دوش حمام رو شنید و گفت : « زود دوش بگیر بیا .» و به طبقه ی پایین رفت . ۱۰ دقیقه بعد زنگ دره خونه اونها شنیده شد . دیوید در رو باز کرد و الکس رو دید . اون گفت : « سلام الکس ، تو خوبی . » الکس داخل شد و کوله پشتی اش را روی یکی از مبل ها گذاشت و گفت : « ممنون بابت دعوتت » دیوید در جواب گفت : « نه بابا کاری نکردم که . » الکس پرسید : « مهمون دیگه ای هم داری ؟ » دیوید گفت : « نه فقط ایوان هم خونه ام هم هست . » الکس گفت : « آها همون پسر عجیبه ؟ » دیوید گفت : « فقط رنگ چشماش متفاوته . » الکس هم در جواب گفت : « البته اینم حرفیه . »
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
سلام چطوری من یه داستان به نام رمان همسر دروغین دارم مینویسم و نیاز به حمایت قشنگ شما دارم خوشحال میشم بهش سری بزنید🌹
عالی بود❤💖❤.. پارت 3 رو کی میزاری عزیز؟
منون(:
به زودی(:
تستت عالی بود(: ♡
لایک شد(: ♡
مـایـلی تـسـت کاغذ رنگی چگونه ساخته میشود؟ رو لایک کنی؟(: ♡
ممنون (: ♡
چه باحاله🤗 موفق باشی عزیزم💌
مرسی عزیزم(: