رمان طنز و تخیلی که حتما سرگرمتون می کنه
تو ماشین نشسته بودم و اگه براتون سواله ماشین از کجا باید بگم پدر محترم رو راضی کردم تا بهم رحم کنه و الان وسط ترافیک گیر کرده بودم و دلم می خواست کلمو بگویم به شیشه
( بکوب راحت باش بلکه عقلت سر جاش بیاد شایدم مردی یه شهر از دستت راحت شدن )
وا باز این صدارو شنیدم حتما خل شدم چند بار پشت سر هم کلمو روی فرمون کوبیدم
( خل تر از تو ندیدم ببین بچه چطوری نگات می کنه)
_کدوم بچه؟؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
47 لایک
جهت حمایت ❤️
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
مرسی برای حرف های قشنگت🥺🤍
خواهش زیبا✔️❤️🩹
وای خیلی گیج شدم
ولی عالی بودد🌷🤍
فکر کنم به خاطر اینه که پارت دومش هنوز در حال برسیه 🚶🚶🚶