این داستان با احترام تقدیم به تمام کسانی که با تمام وجود زندگی کردند.
_مادر می گوید اگر آرزویی کنم،برآورده میشود و مهم نیست چطور و در کجا و در چه لحظه ای. حتی در آخرین نفس های زندگی ام و یا پس از مرگ هم زمانی برای رسیدن به آرزوهایم معین شده است.
دیروز به ملاقات مادر رفته بودم. کمی سرحال به نظر می رسید و لبخند زیبایی به لب داشت. سوالاتم را از او پرسیدم و او همه را با میل پاسخ داد. دیروز اولین روزی بود که بیشترین سوال را از مادر پرسیدم. او باز هم زمان پاسخگویی به سوالات من دست در موهای جوگندمی اش می برد و زیر چشمی نگاهم می کرد اما بیشتر نگاهش، به پنجره بود. منظره ی پشت پنجره محشر بود! مثل افکار یک خیال پرداز رویایی و سبز. نمیدانم چطور توصیفش کنم!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (3)