اگه پارت قبلی رک ندیدید برید ببینید لایک و نظر یادتون نره و با ما باشید که آخر چالش داریم
پشت خانوم مارتا شروع به حرکت کردند سوار کالسکه زیبای شدند که پرد های بزرگش اجاز دیدن بیرون را نمیداد خانوم مارتا از روی صندلی کنارش لباسی برداشت و به ایومی و پرنسا داد لباس های ایومی خیلی زبیا بود یک دامن سیاه و کوتاه که نواری باریک نک دامن رو پوشانده بود و یک لباس زیبا به رنگ سیاه با دم آستین های سفید و سه پاپیون کوچک هم در کنارش بود با کفش های پاشنه بلند شیشه ی سیاه ولی
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
سلام ببخشید آنفالو کردم
من دیدم شما بجایی نوشتی بک میدی منم دنبالت کردم ولی متأسفانه بک ندادی
ببخشید من این چند روز سرم شلوغ بود و ندیدم ولی الان شمارو دنبال میکنم شما هم هر وقت تونستید دنبالم کنید ممنون میشم
خواهش میکنم ❤️
ولی بازم دنبال نکردید
بده دیگو بکو
یا مینهو
خدایا
سندی
هی
پارت بعد... لطفا
چشم
داستانت عالیه (:
مطمئنم میتونی یکی از
بهترین نویسنده ها بشی !🌷
همینجوری به کارت ادامه بده و
از خودت بهترین نویسنده رو بساز .🔮
با آرزوی موفقیت:لونا 🌷
ممنون بابت نظرات دل گرم کنندهی که میدی
خواهش می کنم 🌷:)🫠