داستانی براساس واقعیت
یکی بود یکی نبود!بعد از اینکه اِما فهمید الیزابت با یکی از همکلاسی هایش به خاطر تهمتی که به اِما زده بود درگیر شده،امیدش برای تداوم تلاش هایش بیشتر شد اما او باز هم نگران قضاوت های زود هنگام و نا به جای هم کلاسی هایش بود و نمیدانست چگونه میبایست خود را ازشر آنها در امان نگه دارد!
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
46 لایک
سلام سلام من یه دختر کتاب فروشم که به تازگی آنلاین شاپم رو داخل ایـ.تا باز کردم و تمامی کتاب هام رو با تخفیف تقدیم میکنم اکه لینکشو میخوای لطفا بیا پیوی:)
این داستان دنباله داره:)
اگر علاقمندید لطفا به پارت های قبل هم سر بزنید🌹🌝
اما رو خیلی خوب درک میکنم :)
:)))
عالیهه داستانت🥲
خیلیییی ممنونمم🌝🌹
🥲🤍
دقیقا عین همین اتفاق برام افتاد دقیقا عینش اول همه چیز خوب بود تا سر چیزی ک تقصیرم نبود باهام لج افتادن
چقدر درکت میکنم:')
مثل همیشه عالی
ممنونممم🌝💖💖
عالیییییییییییییییی! 🌷💗
ممنوننن🌝💖
عالی بود مثل همیشه🤍🥲
ممنونمم🌸💖
سلام فرشتهی زیبا!
خیلی قشنگ بود ، واقعا قابل تحسین هستی! ✨🫂
اما ، امیدوارم ناراحت نشی من فقط میخوام راهنماییت
کنم . گذاشتن علامت تعجب « ! » آخر هر جمله خبری
اشتباهه . تو اسلاید دو کل علائم نگارشی همین علامت
تعجب بود . به نظرم بهتره از علائم دیگه هم استفاده کنی :)
مثلا برای جمله های خبری ، استفاده از نقطه درسته .
موفق باشی! 3>
ممنونمم،خیلیی ممنون💕
نه چرا ناراحت بشم
همین که وقت گذاشتین و اشتباهاتم رو گرفتین خودش خیلی کمک بزرگی بود
ممنون حتما در سری های بعدی اصلاح میکنم
دلم واسه شخصیت اصلی سوخت:(
همچنین:'))