فقط خورشید حق دارد که لکه داشته باشد ... -یوهان ولفگانگ گوته
یک کارگر پرس به اسم آقای هانتا در این کتاب به تک گویی می پردازد. او در زیر زمین مرطوبی که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند. کارش خمیر کردن کتاب هایی است که از سوی ادارهیسانسور به آن جا می آورند. آقای هانتا با خواندن این کتاب ها دنیا را به گونه ای دیگر می بیند. او چنان دانش عمیقی از این کتاب ها به دست می آورد که دیگر خودش هم نمی داند کدام افکار ساخته و پرداخته ذهن خودش است و کدام یک از میان کتاب ها بیرون آمده است.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
105 لایک
خیلی قشنگ بود.
اوهوم
کتابشو یه نفر برام هدیه گرفت ولی هنوز حوصله نکردم بخونمش. با دیدن این، به خوندنش علاقهمند شدم...
کوتاهه. ارزشش رو داره.
واو
خیلی قشنگ بود😭💗
متشکرمم
چقد قشنگ بود🪼
اوهوم
عالی
ممنونمم
تولد بهومیل هروبال مبارک
هه
کامنت جهت حمایت از شما 🌝
اولین کامنت✔
زیبا بود 🍓
مرسی