(ناظر این یک داستانه، کپی هم نشده، فقط من همچین داستانی مینویسم و بدون محتوا هم نیست)
همه در حال غذا خوردن بودن و چون ISFP غذاش زودتر از بقیه تموم شد، بقیه مجبورش کردن اون بره غذای XNTP ها رو بده، چون هیچکس حتی حوصله خودش هم نداشت.
چند ساعت بعد همه رفتن توی اتاق شون تا بخوابن، چون تو این چند روزه درست نخوابیده بودن. ENTJ هم چون خسته بود و ENTP روی مخش بود اونا رو آزاد کردم و اون ها هم رفتن تو اتاقشون.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
31 لایک
حالا که تستچی داره به دنیای انیمه ها تبدیل میشه جای یه انیمه این وسط خالیه 🈳
اما کدوم انیمه ؟! 🤨
بله ، سگ های والگرد بانگو
بیشتر ما اوتاکو ها با این انیمه خاطره های زیادی داریم
ما اینجا تو تستچی مدرسه جوجوتسو رو به وجود آوردیم . اگه میخوای تو هم جزوی از این داستان مهیج باشی بیا به پست مربوط مازانس کارگاه مسلح لذت ببر 💕
نام پست :
ازانس کارگاه مسلح
پین؟
وقتی اتاق intpو intj رو توصیف کردی
فهمیدم واقعاintxام
😂
مرسی اتاق infpرو با یه وایب خوب توصیف کردی🥹
مرسی
من که واقعا عاشق این داستان و این عمارت شدم واقعا قشنگ مینویسی اما انقدر دیر به دیر پست میکنی که هوس کردم خودم کتاب بنویسم😂😂😂😂😂
پارتا منتشر نمیشه، از طرفی انگار کسی نمیخونه، بخدا هر دفعه حداقل سه بار تایپ رو مینویسم
نمی خواد انقدر ناراحت باشی
وقتی داستان قشنگه اصلا مهم نیست کسی میبینه یا نه
حالا اونم داستان تو که همیشه کامنت میدن زود تر پارت بعد رو بزار
خلاقیتت هم قابل ستایشه
من istp م و عاشق اتاقم شدم
Intp . Istp هیچکی شک نمی کنه
نزدیک بود اما نه😂
اههه
خب شاید isfp . Infp
به ما تی هاا رحمم کننن
عه اقا ما infpیا اینجا داریم نون ماستمونو میخوریم به ما چکار دارید
منم میخواام
بالاخرهه
اره
عالیییییی
مرسی
چالش:ixfj
حالا می بینیم
پارت جدیددددددددددد
هورااااااااا
یک کتاب خونه ی بزرگ و کتاب هایی درباره ی روانشناسی های تاریک و از این جور چیزا و همینطور کتاب های فلسفی و علمی تخیلی..
>>>>>> اتاق من:)
عالی بود، خسته نباشی..
❤