سلام امیدوارم حالتون خوب باشه:)♡ این شروع رمان پروانه آبی هست،همونطور که توی کامنتای نظرسنجی که چجور رمانی دوست دارین گفتم و الان دوباره میگم،من این رمانو ترکیبی میزنم🗿😂💔 بریم واس شروع رمااااان💕✨️🦋
(صدای زنگ در....)
خمیازه ای کشیدم و به سمت در اتاقم رفتم تا ببینم کیه... من:<مامان این کیه در میزنه ول نمیکنههه>
صدای مامانمو نشنیدم..!
دوباره صداش زدم که از پله ها بالا اومد و گفت:<هیسس!>
منم تعجب زده بهش زل زدم.. چند ثانیه ای ساکت موندیم که مامانم گفت:<رفت..!>
بهش گفتم :<آخه مادر من کی رفت تروخوداااا بابا ول کن اینارو از گشنگی مردیماااا،بابا کجاس؟>
گفت:<آقا هاکان مگه همچیزو باید بدونی؟صبحونه هم حاضره برو پایین. بابات رفته شرکت اونجا صبحونه میخوره>...
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عاااالی پارت دوووو ادامه بده
بک میدم
شیر گاوو بچرون؟😂
دوستان اگه خوشتون اومد بگین و لایک کنین تا انرژی بگیرم که پارت بعدیو بزارم:))♡