8 اسلاید پست توسط: aylin انتشار: 1 سال پیش 28 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اگر می خواید با شخصیت های هری پاتر آشنا شید با من همراه باشید
هری جیمز پاتر قهرمان سری داستان های هری پاتر است.
زندگی
هری پاتر فرزند جیمز پاتر و لی لی ایوانز است.
پس از کشته شدن والدین او توسط لرد ولدمورت هری از یک سالگی یتیم شد و نزد خاله و شوهر خاله اش زندگی کرد.
دو در ۱۱ سالگی آگاه شد که یک جادوگر است و به هاگوارتز رفت.
کلاه گروه بندی در انتخاب او دچار تاخیر شد.زیرا او علاوه بر داشتن ویژگی های گریفیندور ویژگی های اسلیترین را در خود داشت.
او در جامعه ی جادوگری مورد ستایش است.
او متوجه می شود که مسر نهایی او رو به رویی با لرد ولدمورت است و طبق پیشگویی تنها یکی از آنها دز نهایت زنده خواهد بود.
پس از گذشت شش سال سخت در هاگوارتز او با راهنمایی دامبلدور آگاه شد که باید هورکراکس هایی را که ولدمورت روح خود را در آنها گذاشته نابود کند.
هری نزد ولدمورت رفت و ولدمورت با کشتن هری باعث نابودی قطعه روح خود شد.
چون ولدمورت برای به قدرت رسیدن از خون هری استفاده گرده بود.هری دوباره زنده شد.
سرانجام در دوئلی موفق شد ولدمورت را شکست دهد.
خانواده
هری با جینی ویزلی ازدواج کرد و صاحب ۳ فرزند با نام های
جیمز سیریوس(به یا پدر و پدر خوانده اش)
البوس سوروس(به یاد دو مدیر هاگوارتز)
لی لی لونا(به یاد مادرش)
شغل
اودر بخش کارآگاهان وزارت صحر و جادو مشغول به کار شد
رونالد بیلیوس رون ویزلی متولد ۱ مارس ۱۹۸۰، یک جادوگر انگلیسی اصیل، و ششمین و کوچکترین پسر آرتور و مالی ویزلی بود. او همچنین برادر کوچکتر بیل، چارلی، پرسی، فرد، جورج و برادر بزرگ جینی است. رون با خواهر و برادرانش در خانهای واقع در حومه دهکده اوتری استی کچپول از شهرستان دوون انگلستان زندگی میکردند.
رون در سال ۱۹۹۱ تحصیلات خود را در مدرسه جادوگری هاگوارتز آغاز کرد و در گروه گریفیندور جای گرفت. او خیلی زود با هری پاتر و بعدا با هرماینی گرنجر دوست صمیمی شد. این سه در دوران نوجوانی با چالشهای زیادی روبرو شدند، از جمله حفظ سنگ جادو از پروفسور کویرینوس کوئیرل، نجات جینی از باسیلیسک تالار اسرار، نجات پدرخوانده هری یعنی سیریوس بلک از دیمنتورهای آزکابان، هدایت هری در مسابقات ترایویزارد، تشکیل ارتش دامبلدور و شرکت در نبردهای بیشماری از جنگ دوم جادوگری مثل نبرد دپارتمان اسرار (۱۹۹۶)، نبرد برج ستارهشناسی (۱۹۹۷) و نبرد هفت پاتر (۱۹۹۷). رون همچنین در طول پنجمین سال حضورش در هاگوارتز به عنوان پریفکت گریفیندور و دروازهبان تیم کوییدیچ گریفیندور ایفای نقش کرد.
او سال آخر تحصیل خود را به هاگوارتز نرفت تا هری و هارماینی را در شکار و نابود کردن تمام هورکراکسهای لرد ولدمورت همراهی کند. او در نبرد هاگوارتز در سال ۱۹۹۸ جنگید و در طی این نبرد برادرش فرد را از دست داد و این اتفاق او و خانوادهاش، به خصوص جورج که برادر دوقلوی فرد بود را تحت تاثیر قرار داد.
پس از جنگ، رون یک اروور شد و به ترمیم و انقلاب در وزارت جادو کمک کرد. پس از دو سال فعالیت به عنوان یک اروور، او به همراه برادرش جورج در فروشگاهی به نام ویزلی و ویزلی مشغول به کار شد. او و هرماینی سرانجام با هم ازدواج کردند و صاحب دو فرزند به نامهای رز و هوگو گرنجر-ویزلی شدند. رون همچنین به عنوان پدرخوانده پسر بزرگ پاتر و جینی یعنی جیمز سیریوس پاتر نامیده شد.
شخصیت و خصوصیات
رون فردی بسیار وفادار، شجاع، نیرومند و شوخطبع، اما گاهی اوقات نابالغ و بیاحساس بود. حس شوخیطبعی او اغلب باعث خنده و آرامش دوستانش میشد. با این حال همان طور که هرماینی گرنجر و لونا لاوگود اشاره کردهاند، شوخیهای او گاهی ناخواسته ممکن بود مضر باشند. رون در طی مدتی که در کنار هری و هرماینی در جستجوی هورکراکسهای ولدمورت بود، بسیار بالغ شد و حتی وقتی هری به طور موقت دچار افسردگی شد، او هدایت گروه را بر عهده گرفت.
اگرچه این موضوع هرگز وفاداری و شجاعت رون را تزلزل نداد، اما او گاهی به پنج برادر بزرگترش حسادت میکرد و از پیشی گرفتن آنها و مقایسه شدنش توسط والدین نگران میشد. این خصلت به ویژه در بحث و جدل او با هرماینی بحث برانگیز میشد. اگرچه مشاجرههای او با هرماینی به طور مکرر ادامه داشت اما این جدل هرگز (به استثنای مورد مختصری در سال ششم) از روی بدخواهی نبود و به طور کلی احساس عمیق آنها نسبت به یکدیگر را پنهان نمیکرد. رون در مقاطع مختلفی شجاعت خود را برای محافظت از دوستانش نشان داده است، مثل مقابله با عنکبوتهراسی خود، ایستادن در کنار هری در سال دوم تحصیلی، و پر کردن جای هرماینی وقتی که توسط بلاتریکس لسترنج جدا افتاد.
هرماینی جین گرنجر (Hermione Jean Granger) که گاهی با نام هرمیون نیز شناخته میشود، یک جادوگر انگلیسی، متولد ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۹ و دختر دو ماگل یعنی آقای و خانم گرنجر بود. او در یازده سالگی از ذات جادویی خود آگاه شد و در مدرسه جادوگری هاگوارتز پذیرفته شد. هرماینی تحصیل در هاگوارتز را از سال ۱۹۹۱ شروع کرد و در دسته گریفیندور قرار گرفت. او از استعداد علمی درخشانی برخوردار بود و ثابت کرد که تقریبا در هر موضوعی را که مطالعه کند، در آن دانشآموز مستعدی است.
هرماینی برای اولین بار در هاگوارتز اکسپرس با هری پاتر و رون ویزلی دیدار کرد، کسانی که در نگاه اول او را غیر دوستانه و آزاردهنده پنداشتند. با این حال، پس از آن که پسران در سال ۱۹۹۱ او را از یک ترول در هالووین نجات دادند، دوستی بین آنها شکل گرفت. او بعدها نقشی اساسی در محافظت از سنگ جادو در برابر ولدمورت را ایفا کرد.
هرماینی در سال دوم حضور خود در مدرسه، قبل از این که تالار اسرار باز شود و او قربانی باسیلیسک شود، نقشی اساسی در کشف این تالار داشت. با این حال او تحت مراقبت خانم پومفری و با معجون ترمیمدهنده ماندراک پروفسور اسپروت بهبود پیدا کرد. سال بعد، به هرماینی اجازه داده شد تا از چرخشگر زمان (Time Turner) وزارت جادو استفاده کند تا بتواند روی موضوعاتی که نیاز به سفر در زمان دارد مطالعه کند، هرچند او و هری بعدا از این گردنبند جادویی برای نجات سیریوس بلک از بوسه دیمنتور و همین طور جلوگیری از کشته شدن باکبیک استفاده کردند.
هرماینی در سال چهارم تحصیلش به یک مدافع حقوق الفها تبدیل شد و در همین راستا انجمن ترویج رفاه الفها (S.P.E.W) را بنیان کرد. او همچنین در آمادهسازی هری برای مسابقات ترایویزارد نیز کمک کرد. در پنجمین سال تحصیلش، او به نیروی محرکهای برای ایجاد ارتش دامبلدور تبدیل شد و در کنار اعضای این ارتش در نبرد دپارتمان اسرار مبارزه کرد. هرماینی در ششمین سال خود به عنوان یک پریفکت انتخاب شد و در نبرد برج ستارهشناسی جنگید.
او در بسیاری از نبردهای جنگ دوم جادوگران نیز نقش بسزایی داشت. در سال ۱۹۹۷ او در نبرد هفت پاتر در کنار محفل ققنوس مبارزه کرد. او و رون تصمیم گرفتند که برای آخرین سال تحصیل خود به هاگوارتز برنگردند، و در عوض آنها به هری در زمینه یافتن و نابود کردن هورکراکسهای ولدمورت کمک کردند، اقدامی که در طی آن هرماینی چندین عمل ضروری را انجام داد. او با استفاده از نیش باسیلیسک که در اتاق اسرار یافته شده بود، جام هافلپاف که یکی از هورکراکسها بود را نابود کرد. سپس او در نبرد هاگوارتز جنگید و یکی از پیروان ولدمورت یعنی بلاتریکس لسترنج که او را شکنجه کرده بود را شکست داد.
پس از جنگ جادوگری دوم، هرماینی برای تکمیل تحصیلات خود به هاگوارتز بازگشت. او بعدها در وزارت جادو استخدام شد، و موضوع حمایت از الفها را پیش برد. پس از آن او به بخش اجرای قوانین جادویی ترفیع پیدا کرد و در آنجا خود را وقف ریشهکن کردن قوانینی قدیمی کرد که مغرضانه به نفع جادوگران خون-خالص بود. هرماینی سرانجام با رون ویزلی ازدواج کرد و آنها صاحب دو فرزند به نامهای رز و هوگو شدند. او همچنین تبدیل به مادرخوانده پسر بزرگ هری و جینی یعنی جیمز پاتر شد. هرماینی در سال ۲۰۱۹ به مقام وزیر جادو رسید.
شخصیت و خصوصیات
هرماینی فردی بسیار باهوش، کنجکاو و سختکوش بود. او در اکثر کلاسهای خود در سطح بالایی ظاهر شده و به طور مداوم به هری و رون در ماجراهایشان کمک میکرد..
لونا اسکمندر (Luna Lovegood) متولد شده با نام خانوادگی لاوگود در ۱۳ فوریه ۱۹۸۱، یک جادوگر انگلیسی و تنها فرزند و دختر زنوفیلیوس و پاندورا لاوگود بود. مادر او وقتی لونا ۹ ساله بود به طور تصادفی در حین آزمایش روی جادوها درگذشت و لونا توسط پدرش که سردبیر مجله کوییبلر بود، در خانهای در نزدیکی روستای اوتری استی کچپول در شهرستان دوون بزرگ شد.
لونا از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ در مدرسه جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد و در گروه ریونکلاو قرار گرفت. او در سال چهارم تحصیلش به ارتش دامبلدور پیوست و یکی از اعضای مهم آن شد، سازمانی که هری پاتر تدریس و هدایت آن را بر عهده داشت. لونا در نبرد دپارتمان اسرار (۱۹۹۶) و نبرد برج ستارهشناسی (۱۹۹۷) شرکت داشت و زمانی که هاگوارتز تحت مدیریت سوروس اسنیپ سقوط کرد و در اختیار لرد ولدمورت قرار گرفت، لونا در رهبری کردن ارتش بازسازی شده دامبلدور کمک کرد.
لونا به دلیل مخالفتهای سیاسی که پدرش داشت، توسط مرگ خوران ربوده شد و به منظور باجگیری ماهها در سیاهچالهای کاخ مالفوی زندانی شد. در بهار سال ۱۹۹۸ او به همراه چند زندانی دیگر توسط دابی آزاد شدند و او تا زمان شروع نبرد نهایی از جنگ دوم جادوگران در شل کاتج باقی ماند.
پس از پایان این جنگ، لونا به یک جانورشناس جادویی تبدیل شد و به کشف و دستهبندی بسیاری از گونههای جادویی جدید پرداخت. او سرانجام با رولف اسکمندر، نوهی جادوگر مشهور، نیوت اسکمندر ازدواج کرد و صاحب پسرانی دوقلوی به نام لورکان و لیساندر شد. دوستان او یعنی هری و جینی پاتر نیز به احترام او نام سومین فرزند خود را لیلی لونا پاتر گذاشتند.
دراکو لوسیوس مالفوی (Draco Lucius Malfoy) یک جادوگر اصیل انگلیسی متولد ۵ ژوئن ۱۹۸۰ است. او تنها پسر لوسیوس و نارسیسا مالفوی بود که به عنوان فرزند یک مرگ خوار بزرگ شد و اهمیت بالایی برای خالص بودن خونش قائل بود. او از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ در مدرسه جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد و در گروه اسلیترین قرار گرفت. مالفوی در طول سالهای حضورش در هاگوارتز با وینسنت کراب، گریگوری گویل، پنسی پارکینسون و دیگر همگروهیهای اسلیترین دوست شد، و در همین حین رقابت خود با هری پاتر را به سرعت توسعه داد.
او به یک پریفکت گروه خود تبدیل شد و در طول پنجمین سال تحصیلیاش به عضویت جوخه تفتیش عقاید (Inquisitorial) درآمد که در نهایت به دنبال نبرد دپارتمان اسرار پدرش در آزکابان حبس شد. لرد ولدمورت، دراکو را متهم به جبران شکست لوسیوس کرد و او در شانزده سالگی به یک مرگ خوار تبدیل شد، با این حال او به سرعت از این شیوه زندگی خود سرخورده شد. دراکو نتوانست وظیفه خود را در قتل آلبوس دامبلدور انجام دهد، موضوعی که بعدا توسط سوروس اسنیپ انجام گرفت، و دراکو فقط سایر وظایف خود را با ترس و اکراه انجام داد. او و خانوادهاش از ترس جان خود ساعاتی قبل از پایان جنگ جادوگران دوم از جناح خود جدا شدند.
در سال ۲۰۱۷، دراکو با آستوریا گرینگراس ازدواج کرد و صاحب یک فرزند به نام اسکورپیوس هایپریون مالفوی شد.
جینورا مولی جینی پاتر (Ginevra Molly "Ginny" Potter) با نام خانوادگی پدری ویزلی یک جادوگر اصیل انگلیسی و متولد ۱۱ آگوست ۱۹۸۱ بود. او کوچکترین فرزند از میان هفت فرزند آرتور و مالی ویزلی و اولین زنی است که برای چندین نسل در خاندان ویزلی متولد شده است. او و برادران بزرگترش در خانهای واقع در حومه دهکده اوتری استی کچپول از شهرستان دوون انگلستان زندگی میکردند.
جینی از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ در مدرسه جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد و در گروه گریفیندور قرار گرفت. او در طول سال اول حضورش به هری پاتر علاقمند شد و تحت تاثیر خاطره شانزده سالگی تام ریدل قرار گرفت. این خاطره که در یک دفترچه خاطرات حفظ شده بود، جینی را مجبور کرد تا دوباره تالار اسرار را باز کند و جان بسیاری از شاگردان از جمله خودش را به خطر بیندازد. به دنبال این فاجعه، جینی به زنی با اعتماد به نفس بالا تبدیل شد و به عضوی مهم از ارتش دامبلدور تبدیل شد، سازمانی که در سال چهارم تحصیل او توسط هری پاتر هدایت میشد. او بعدا در نبرد دپارتمان اسرار (۱۹۹۶)، نبرد برج ستارهشناسی (۱۹۹۷) و نبرد هاگوارتز (۱۹۹۸) شرکت کرد. همچنین جنی یک بازیکن ماهر کوییدیچ بود و در مقاطع مختلف به عنوان بازیکن سیکر و چیسر برای تیم کوییدیچ گریفندور بازی میکرد.
پس از جنگ دوم جادوگران، جینی به یک بازیکن حرفهای کوییدیچ تبدیل شد و به تیم هالیهد هارپیز پیوست. وی پس از بازنشستگی از هارپیز، به عنوان یک خبرنگار ارشد کوییدیچ در روزنامه دیلی پرافت مشغول به کار شد. جینی سرانجام با هری پاتر ازدواج کرد و این دو صاحب سه فرزند شدند. نامهای فرزندان آنها جیمز سیریوس (همنام با پدر و پدرخوانده هری)، آلبوس سیوروس (همنام با آلبوس دامبلدور و سوروس اسنیپ) و لیلی لونا پاتر (همنام با مادر هری و لونا لاوگود) بود. در سال ۲۰۲۰، جینی سردبیر ورزشی روزنامه دیلی پرافت شد
نیوتن آرتمیس فیدو نیوت اسکمندر (Newton Artemis Fido "Newt" Scamander) یک جادوگر انگلیسی، متولد ۲۴ فوریه ۱۸۹۷ است. او جادوگری مشهور و نویسنده کتاب جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها است. اسکمندر در اوایل زندگی نسبت به موجودات جادویی علاقهمند شد که این موضوع تحت تاثیر پرورش دادن هیپوگریفهایی توسط مادر او بود. او در مدرسه جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد و در آنجا به گروه هافلپاف پیوست. نیوت در زمان حضورش در هاگوارتز محکوم به اخراج شد، اگرچه آلبوس دامبلدور که مربی دفاع در برابر هنرهای تاریک بود، بیگناهی او را تشخیص داد و به شدت به این موضوع اعتراض کرد.
نیوت اسکمندر به وزارت جادو پیوست و دو سال را در دفتر جابجایی الفها کار کرد، و سپس به بخش جانوری رفت. در سال ۱۹۱۸ او توسط آگوستوس وورم از ناشری به نام آبسکیورس بوکز سفارش نوشتن کتاب «جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها» را دریافت کرد. این کتاب به یکی از پرفروشترینها کتابها تبدیل شد و از این رو اسکمندر تبدیل به متخصصی معتبر در زمینه جانورشناسی جادویی شد. او به شدت درگیر جنگ جهانی جادوگری شد و در این مقطع با پورپنتینا گلدستاین همکاری کرد و در سه مقطع مختلف گلرت گریندلوالد را به مبارزه طلبید. او بعدها با گلدستاین ازدواج کرد و آنها حداقل یک فرزند را به دنیا آوردند. در اوایل دهه ۱۹۹۰ او بازنشسته شد و در این مقطع او در شهرستان دورست زندگی میکرد.
دابی (Dobby) یک الف مذکر بود که به خانواده مالفوی خدمت میکرد. اربابان او جادوگران تاریک بودند که با او بیرحمانه رفتار میکردند. در سال ۱۹۹۲ او از اربابهای خود سرپیچی کرد و سعی کرد تا هری پاتر را در مورد طرح بازگشایی تالار اسرار مطلع کند، موضوعی که او از طریق ارتباط میان اربابانش با لرد ولدمورت به آن پی برده بود. در پایان همان سال تحصیلی، پس از این که هری حافظه تام ریدل را نابود کرد و بالیسک را در تالار اسرار کشت، او لوسیوس مالفوی را فریب داد تا دابی را آزاد کند. هری با قرار دادن دفتر خاطرات ریدل در جورابش این کار را انجام داد. لوسیوس با انزجار این جوراب را از کتاب جدا کرد و آن را به هوا پرتاب کرد که دابی آن را گرفت.
دابی از این که از دست مالفویها راحت شده بود بسیار خوشنود بود، و به همان اندازه از پیوستن به کارمندان هاگوارتز خوشحال بود. در هاگوارتز میتوانست هر طور که دوست دارد رفت و آمد داشته باشد و وظایف زیادی نیز بر عهده او نبود و کارهایش بسیار ساده بودند. دابی برای انجام کار درخواست پاداش کرد و سرانجام او و دامبلدور به توافقی رسیدند. دابی به کار خود در آشپزخانه هاگوارتز ادامه داد و به ازای آن هفتهای یک گالیون حقوق میگرفت و هر ماه هم یک روز مرخصی داشت. دوستش وینکی (که اخیرا از کار برکنار شده بود) او را تا هاگوارتز همراهی کرد و در مجموع دابی زندگی سعادتمندانه جدیدی را در کنار دوستانش از جمله هری، رون و هرماینی داشت.
در سال ۱۹۹۷ دابی به همراه کریچر به هری کمک کردند تا از دراکو مالفوی جاسوسی کند. در سال ۱۹۹۸ او به دستور ابرفورث دامبلدور برای نجات دادن جان هری و همراهانش از دست مرگ خواران به عمارت مالفوی رفت. در طول این ماموریت او با چاقوی بلاتریکس لسترنج به شدت مجروح شد، اما با موفقیت هری و گریفوک را به شل کاتج منتقل کرد. هری بدون استفاده از جادو قبری را برای دابی در باغهای شل کاتج حفر کرد و روی سنگ قبر آن این عبارت را حک کرد «دابی، یک الف آزاد.»
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
تولدت مبارکککک:))))
مرسی