سلام هوری و پری به اولین چالش با من خوش اومدی😊امیدوارم از این چالش لذت ببری حسابی حال کنین انی وی بریم سراغ تست
از سری اعترافات پسرا😂(حرصم اشتباه نوشتم میدونم حال ندارم دوباره ادیت بزنم😐)
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
82 لایک
منظورم از کامنت این نبود بیاین بگید باید تو پی بگید
تا ⁵⁰⁰تاییم بک میدم
فالو=فالو
پین؟
تابستون داشتم میرفتم باشگاه انگشتر ابجیم دستم بود (طلا بود) تو راه یا تو باشگاه گم کردم پیدا نشد و الان جز دوستام و مامانم کسی چیزی نمیدونه 🤫
من اونی که ادامس قورت میده رو درک میکنم😂
به قصد مردن بوده😑چه تباهی بودم الان هرچی بشه به هیجام نیس
👌🤌
جر نداره دیگ خواعر من
اعتراف میکنم شیشم ک بودم زنگ تفریح برگه های امتحانمون رو میز بود معلم رفته بود دفتر برگه های دوستامو واسشون حل کردم🥲🤣🤌
میگم معلمت دمش گرم معلم ما برگ امتحانی عین دم میموند براش
جرجرجرررر
من یبار انگشتر مامانمو(طلا) گم کرده بودم ولی بعد چن سال پیدا شد و خوشبختانه زندم🙂
خداتو شکر
ار🥲
ار🥲
اعتراف میکنم من و دوتا دوستم تو ریاضی خیلی ضعیف بودیم
و امتحان داشتیم، قرار بود کسایی که برگشونو تموم کرده بودن هم صبر کنن تا وقتی امتحان تموم بشه بعد همه برگه هاشونو بزارن رو میز معلم
خب من و دوستام خدایش هیچی ننوشته بودیم رو برگه، فقد اسممونو نوشته بودیم و تامام
خب زنگ کلاس خورد و همه رفتن برگه هاشونو بزارن رو میز معلم، کلاس شلوغ شد، منم از فرصت استفاده کردم برگه های خودمو دوستامو قایم کردم اصلا نزاشتم رو میز
@Nafas
منم یه اعتراف کنم رفته بودیم خونه یکی از دوستای بابام خونه شون دوبلکس بود و طبقه بالا اتاق زیاد داشتن من رفتم اشتباهی یاز کردم در یکی از اتاقارو و پسر صابخونه چیزی نداشت تنش و برگشت من درو بستم و اون منو دید و مامانم همیشه میگه چرا با پسر اونا صمیمی نمیشی و منی ک حتی روم نمیشه تو چشم طرف نگا کنم خیلی بد شد و فک کنم اون فک میکنه من عمدا در رو باز کردم
______
نمیتونم قیافه اون پسره رو تصور کنم
منم واقعا
منم یه اعتراف کنم رفته بودیم خونه یکی از دوستای بابام خونه شون دوبلکس بود و طبقه بالا اتاق زیاد داشتن من رفتم اشتباهی یاز کردم در یکی از اتاقارو و پسر صابخونه چیزی نداشت تنش و برگشت من درو بستم و اون منو دید و مامانم همیشه میگه چرا با پسر اونا صمیمی نمیشی و منی ک حتی روم نمیشه تو چشم طرف نگا کنم خیلی بد شد و فک کنم اون فک میکنه من عمدا در رو باز کردم
عامم سیبیلام کچل شد
خیلی بده
خداییی این چرا رف تو در حال پیشرفت؟