زندگینامه ی هرماینی گرنجر

هرماینی جین گرنجر (متولد 19 سپتامبر 1979)[1] یک ساحره انگلیسی ماگل زاده بود که از آقا و خانم گرنجر متولد شد. در سن یازده سالگی، او با ماهیت جادویی خود آشنا شد و در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز پذیرفته شد. هرمیون در سال 1991 شروع به حضور در هاگوارتز کرد و در خانه گریفیندور طبقه بندی شد. او ذهن خلاق و درخشانی داشت و تقریباً در هر رشته ای که مطالعه می کرد، ثابت کرد که دانش آموز با استعدادی است، تا جایی که با کلاه گروهبندی تقریباً تبدیل به یک ریونکلاو شد.

هرماینی برای اولین بار با دوستان صمیمی آینده اش هری پاتر و رون ویزلی را در قطار هاگوارتز ملاقات کرد و در ابتدا او را غیردوستانه و تا حدودی «علامه ی دهر» یافتند، این برداشتی که با پاسخ های صحیح دائمی او و اشتیاق به جلب رضایت استادان تقویت شد. . با این حال، پس از اینکه پسرها او را از دست یک غول غارنشین در هالووین در سال 1991 نجات دادند، وارد عمل شد و آنها را به روشی سپاسگزار غافلگیر کرد که باعث شد به سرعت با هم دوست شوند. او بعدها نقش مهمی در محافظت از سنگ جادو در برابر ولدمورت ایفا کرد.

در دومین سال هاگوارتز، هرماینی نقش کلیدی در کشف تالار اسرار داشت، قبل از اینکه قربانی باسیلسکی شود که پس از افتتاح تالار در هاگوارتز رها شد. با این حال، او از تحجر تحت مراقبت مادام پامفری و معجون مهرگیاه بهبود یافت. سال بعد، به هرماینی اجازه داده شد تا از یک زمان برگردان از وزارت سحر و جادو استفاده کند تا تمایل خود را برای مطالعه موضوعات بسیار بیشتر از آنچه بدون سفر در زمان ممکن بود، تسهیل کند، اگرچه او و هری بعداً از آن برای نجات سیریوس بلک از بوسه دیوانه ساز( ناظر جان هیچ چیز بدی نداره، بوسه ی دیوانه ساز یک اصطلاح داخل دنیای جادوگریه که اگه یکم تحقیق کنی متوجه میشی چیه) استفاده کردند. و کج منقار هیپوگریف از ا.ع.د.ا.م.

در سال چهارم هاگوارتز، هرماینی مدافع رفتار بهتر با جن های خانگی شد و انجمن S.P.E.W را تشکیل داد و در آماده‌سازی هری برای مسابقات سه‌جادوگر کمک کرد. در سال پنجم هاگوارتز، هرماینی نیروی محرکه ایجاد ارتش دامبلدور بود و در کنار پنج عضو دیگر اعضای الف دال(اسم اختصاری ارتش دامبلدور) در سازمان اسرار جنگید. در ششمین سال هاگوارتز، هرماینی نقش خود را به عنوان بخشدار ادامه داد و در نبرد برج نجوم شرکت کرد.

هرماینی در بسیاری از نبردهای دیگر جنگ جادوگران دوم نیز نقش مهمی ایفا کرد. در سال 1997، او در نبرد هفت پاتر، در کنار محفل ققنوس شرکت کرد. هرماینی و رون تصمیم گرفتند برای سال آخر تحصیل خود به هاگوارتز برنگردند، در عوض تصمیم گرفتند هری را در جستجوی او برای یافتن و نابود کردن جان پیچ های لرد ولدمورت همراهی کنند، تلاشی که در آن چندین عمل او ضروری بود. او جام هافلپاف، یک جان پیچ را با رون با استفاده از نیش باسیلیک که در تالار اسرار یافت شد، نابود کرد. سپس هرماینی در نبرد هاگوارتز جنگید و به شکست مرگ خواری که او را شکنجه کرد کمک کرد: بلاتریکس لسترنج.

پس از جنگ دوم جادوگران، هرماینی برای تکمیل تحصیلات خود به هاگوارتز بازگشت. او بعداً در وزارت سحر و جادو مشغول به کار شد و باعث شد که رفتار بهتر با جن های خانگی بیشتر شود. پس از آن، او به مقام اجرای قانون جادویی ارتقا یافت، جایی که او خود را وقف ریشه کن کردن قوانین قدیمی که به نفع خون های پاک تعصب داشتند، کرد. هرماینی در نهایت با رون ویزلی ازدواج کرد و با هم صاحب دو فرزند به نام های رز و هوگو شدند. او مادرخوانده جیمز پسر بزرگ هری و جینی پاتر شد. در سال 2019، هرماینی وزیر جادو شد.

زندگی اولیه (1979-1991) "هیچ کس در خانواده من اصلاً جادوگر نیست، زمانی که نامه ام را دریافت کردم چنین تعجب آور بود، اما من همیشه خیلی خوشحال بودم، البته، منظورم این است که این بهترین مدرسه جادوگری است که شنیده ام - من من تمام کتاب های دوره ما را از روی قلب یاد گرفتم، البته، فقط امیدوارم کافی باشد -" هرماینی در 19 سپتامبر 1979 از آقا و خانم گرنجر به دنیا آمد. او تنها فرزند آنها بود. زن و شوهر "یک نام خوب و غیرمعمول" را برای او انتخاب کردند زیرا می خواستند نشان دهند که چقدر تحصیل کرده و باهوش هستند. آقا و خانم گرنجر از چیزهای عجیب و غریبی که دخترشان به نمایش می گذاشت «کمی مبهوت» بودند، اما با این وجود به او افتخار می کردند و او را می پذیرفتند. زن و شوهر به هرماینی یک اتاق خواب در طبقه اول خانه خود دادند و آنها سالها با خوشی زندگی کردند.

وقتی هرماینی به یازده سالگی رسید، با خوشحالی متوجه شد که او یک ساحره است و به همین دلیل برای شرکت در هاگوارتز دعوت شد. او مشتاقانه پذیرفت و حتی قبل از اینکه اولین سال تحصیلی خود را در هاگوارتز در سپتامبر 1991 شروع کند، به تحصیل در رشته جادو پرداخت و تمام کتاب های املای تنظیم شده را از روی قلب آموخت و حتی موفق شد "چند طلسم" را در خانه با موفقیت انجام دهد. علاوه بر متون تنظیم شده توسط مدرسه، هرماینی چندین کتاب دیگر را برای ارجاع و درک بیشتر خود از دنیای جادوگری با خود آورد، تا جایی که به کتاب ها نگاه کرده بود و اطلاعات بیشتری راجع به دنیای جادوگران از برخی از هم کلاسی های اصیل زاده/ دورگه ی خود داشت.

هرماینی از سال‌های شاگردی در هاگوارتز لذت برد و تکالیف، کلاس‌ها و قوانین مدرسه را بسیار جدی گرفت و او اغلب به عنوان "بهترین دانش آموز دوره ی خود" توصیف می شد. موضوع مورد علاقه او در ابتدا ورد های جادویی و بعدها ریاضیات جادویی بود. با توجه به ذهن مشتاق او، برخی از دانش آموزان - مانند تری بوت - تعجب کردند که چرا هرماینی به جای ریونکلاو به گریفیندور طبقه بندی شده است، و او اعتراف کرد که کلاه گروهبندی به فکر قرار دادن او در ریونکلاو بوده است. این احتمال وجود دارد که کلاه گروهبندی در نهایت او را پس از حدود 4 دقیقه توقف در گریفیندور قرار داده باشد، زیرا هرماینی ترجیح داد در آن باشد، درست مانند هری که در اسلیترین نباشد. این موضوع با این که چگونه در قطار قبلاً گفته بود که "گریفیندور از همه ی گروه های دیگه بهتره." جور در می آید.

او بعداً با شجاعت استوار و وفاداری خود به دوستانش، هاگوارتز و ارتش دامبلدور، ثابت کرد. پس از طبقه بندی در گریفیندور، هرماینی با لاوندر براون، پرواتی پتیل، فی دنبار و یک دختر ناشناس با موهای زنجبیلی در یک خوابگاه مشترک بود. علی‌رغم اینکه همیشه می‌خواست قوانین مدرسه را رعایت کند، پس از اینکه هرماینی با هری و رون دوست شد، برای انجام موفقیت‌آمیز امور گروهی آنها، قوانین را به همراه آنها رعایت نکرد. به عنوان مثال، او در سال اول با رون و هری به راهروی طبقه سوم رفت که دانش آموزان موقتاً از ورود به آن منع شده بودند تا سنگ جادو را نجات دهند. او در ساختن معجون مرکب پیچیده در سال دوم خود کمک کرد. و اگرچه هری کسی بود که ارتش دامبلدور را در سال پنجم خود آموزش داد، اما او بود که این ایده را مطرح کرد.

خب دوستان تست به پایان رسید. در این تست من فقط به یک سری جزئیات کلی زندگی هرماینی پرداختم ولی پارت دومش رو هم خیلی زود می نویسم! امیدوارم خوشتون اومده باشه 3>