حرفایی که تو دلم موندن و باید نوشته بشن
نظرسنجی
......؟
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
پذیرای حرفای بوجی بوجی و قشنگ شما هم هستیم ✨
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
mرگ خود میبینم و رویت نمیبینم هنوز🙂💔
خی..ر س....رم دارم آخرین تابستون قبل دبیرستانی شدنمو میگذرونم در حدی کار دارم که تو سال تحصیلی انقدر سرم شلوغ نیست عالیهههه
جنتلمن
خوشحال
منم روی صورتم نقابی بود که فکر می کردم اگر برش دارم همه از من واقعی متنفر می شوند؛ اما یک روز خسته شدم از بس دروغ گفتم، با خودم گفتم اگر من واقعی را دوست نداشته باشند، دوست واقعی نیستن؛ پس نقاب خودم را برداشتم و به همه نشان دادم من چجوری هستم.
حتی بیشتر از اونی که فکر می کردم عاشقم شدن
اما این را یادم موند که حتی یک سری آدم ها می گویند از صدای بال زدن فرشته خوشم نمی یاد.
امیدوارم مشکلت بر طرف بشود
از طرف یک دوست.
یک عمر پشت درهای بسته ماندیم سختی کشیدیم غرورمان را زیر پا گذاشتیم خود را ندیدیم تا بقیه شاد باشند اما تا کی ؟؟؟تا کی قرار است این گونه باشد ؟؟؟ تا کی قرار است بخاطر قوانین آرزوهایمان حسرت شود؟؟؟تا کی؟؟؟تا کی باید سازگار بود؟؟؟تا آخر عمر؟؟؟؟چقدر باید دوید و شکست خورد؟؟؟چند بار؟؟؟
✍یک خسته
قبلنا همه چی فرق داشت.آهنگ گوش میکردم انگیزه میگرفتم برای ادامه زندگی.الان گوش میدم و یاد بدبختیام میوفتم یاد چیزایی که فقط یه معجزه میتونه منو به اونا برسونه .یاد نداشته هام و یاد آرزوهایی که تبدیل به حسرت شدن.....چرا تو 14 سالگی باید تجربش کنم؟؟؟؟چرا؟؟؟تا کی پشت این نقابم؟؟؟تا کی......
✍یک نوجوون