لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (7)
  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "مردن خیلی آسونه ؛ برام زندگی کن!"

  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "کافیه صدام بزنی!
    کافیه صدام کنی ، صدات رو میشنوم و پیدات میکنم ؛
    خودم رو بهت میرسونم حتی اگر فاصله ی بین جسمهامون یک دنیا باشه..قسم به نگاهت..رئیس!"

  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "کافی بود!
    نامش از زبان او ، تنها به ریزش سهمگین قلبش منتهی می شد... 
    برای چه خودش را می باخت؟! 
    برای چه قلبش فرو ریخته بود؟!"

  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "دردهـایشان سر بـه فلک می‌کشید ، امـان می‌برید اما خـاتمه را به خـود نمی‌دیـد!"

  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "نفسهايم گره‌ی نفسهايت شد، دستهايم گره‌ی دستهايت و امان از سرخى خون ميان نگاهت!"

  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "برای بزرگ شدن عجله داشت؟ گاهی با تمام وجود دلش می‌خواست هزاران سال به عقب برگرده و گاهی دلش می‌خواست میلیون‌ها سال نوری از آدم ها و جایی که در اون بود، فاصله بگیره و دور بشه.... پس نه؛ اون برای بزرگ شدن هیچ عجله ای نداشت.."

  • image𝘾𝙖𝙥𝙤 سازنده
    They can't turn me on

    "دردهایش فریاد شدند و رنج‌هایش مشتی که بر روی در کوبیده شد ، اما بی‌فایده بود. درها قفل شده بودند ؛ تنها نگاه خیسش بود و مرد خسته از نفسی که زیر ضجه آسمان به گل نشسته بود."

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.