𓆝𓆜𓆟𓆞𓆛
نظرسنجی
آسمان چشم او آینه کیست؟
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
HTTps://ts16.tarafdari.com/contents/user791178/content-sound/35_-_habib_-_marde_tanhaye_shab.mp3
HTTps://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/9d/Salam-e_shah_1906.ogg
🫡
اگه کاری داشتید، چیزی خواستید بهم بگید یا صحبت کنید
اینجا در اختیار شماست.
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است؟
می خور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است
رباعیات خیام
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست
***
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
***
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
***
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
مرا هزار امید است و هر هزار تویی!
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهار ها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
شهاب زود گذر لحظه های بوالهوسی ست
ستاره ای که بخندد بهشام تار تویی
جهانیان همه گر تشنگان خون من اند
چه باک زان همه دشمن، چو دوستدار تویی
دلم صراحی لبریز آرزومندیست
مرا هزار امید است و هر هزار تویی...
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
***
معلوم نشد که در طربخانهٔ خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
***
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
رباعیات خیام