-صرفا؛یهجاییبرایمکالمهآزاد..؛-
نظرسنجی
-کوتارد؛-
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
دستاش همیشه گرمه و بوی هلو میده، سرم رو میذاره رو زانوهاش و نازم میکنه، صداش... یه جورایی انگار گرمه روحم رو گرم میکنه، حواسش جمعه و کوچیک ترین جزییات دربارم رو یادش میمونه و در عین حال برای شیطن.تام هم پایست، تازه دوزپسر خوشگلی هم داره کیف میده نگاه کردن به بغل و ابراز محبتاشون.. این میشه دوست خوب.
دوباره داری یادم میای... من خودم رو با اینهمه محتوای دردناک مورد شکنجه ی روانی قرار دادم که تو دیگه یادم نیفتی!
آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطرهها در گلو شکست
«بادا» مباد گشت و «مبادا» به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفر.ین و آفرین و دعا در گلو شکست
آمدم باتو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست
سحر، سوان؟
پیشانی او به مر.گ خندید، شکافت
چون ماه که تا روی نبی دید، شکافت
با دست نبی رقابتی داشت مگر
آن شیخ که پیشانی خورشید، شکافت
اسم: سوان (ارمنی)
دختر، پسر
معنی: نام دریاچهای در ارمنستان
چه اسم قشنگی داری.
کاش جرعتش رو داشتم.
زندگی میکنیم تا به چی برسیم؟
در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخمکش و دیدهٔ گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزلخوان بروم
به هواداری او ذره صفت، رقصکنان
تا لب چشمهی خورشید درخشان بروم
یوسف گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور
کلبهٔ احزان شود روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت به شود، دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور