برایان کوچولوم پسر کوچولوی من میدونم تو این مدتی که با هم دوست بودیم خیلی عذابت دادم و از دستم خیلی ناراحت شدی میخواستم بگم این چند ماهی که نتونستم باهات درست و حسابی حرف بزنم برام عذاب بود و همیشه حرص میخوردم بخاطر اتفاقات گذشته خیلی معذرت میخوام خیلی دوست دارم خیلی زیاد شاید حتی بخوام بخاطرت جونمم بدم بیا دوباره مثل قبل باشیم اتفاقات گذشته رو فراموش کنیم و از اول شروع کنیم من نمیتونم دوریتو تحمل کنم تا الانم که تحمل کردم بزور بوده نمیدونی شبا چقد گریه میکردم از روی دلتنگیت قلبم انقد درد میکرد که نمیتونستم از جام تکون بخورم و صبا با چشای پف کرده بیدار میشدم و بزور میدیدم میدونستی زندگی منی؟ عاشقتم پسر کوچولوممم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
و کی گفته منو عذاب دادی؟
خودت گفتی که همه دوست داشتنت دروغه و...
و بعدشم سرد شدی باهام
اگه اینطور بود من الان اینجا چیکار میکردم؟
راست نگفتم؟
نخیرم
اها
موندم چی باید بگم....
😭😭
بهت گفته بودم نبینم بخاطر من گریه کنی چرا فراموش کردی
خب دلیلشو گفتم
بازم نباید گریه میکردی
هنوزم میکنم
هرجور راحتی