گفتاورد
( 🪆 ) Ida 5 روز پیش
عکس

اگه یه میوه بودی، چی می‌شدی؟

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 5 روز پیش
عکس

اگه یه رنگ بودی، چی می‌شدی؟

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 3 هفته پیش
عکس

اگه یه آهنگ بودی، چی می‌شدی؟

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 3 هفته پیش
عکس

چیز زیادی نمی‌خواهم. یک لیوان چای تازه دم، یک مبل راحتی، اهنگ‌هایی که دوست داریم و آغوش تو. آغوش تو برای گریستن، برای خفتن و برای مردن. دستت را هم می‌خواهم. برای محکم گرفتن، برای وصل شدن.

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 3 هفته پیش
عکس

هیچوقت خطاب به من گفته نشد اما من که می‌دانستم. می‌دانستم مخاطب تمام آن حرف‌های نوک تیز من هستم. می‌دانستم این قلب من است که می‌خواهند با خنجر کلماتشان پاره پوره‌اش کنند. گوشه‌ی نگاهشان هم سمت من بود، تمام تقصیر ها را گردنم انداختند.

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 4 هفته پیش
عکس

تو تنها مى‌ توانى آخرین درمان من باشى و بی‌ شک دیگران بیهوده مى‌جویند تسكینم

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 1 ماه پیش
عکس

برایم از درد دل می‌گوید و زاری می‌کند. راستش دلم نمی‌خواهد از او بپرسم درد دلش چیست. برای من مسخره به‌نظر می‌آید. در جمع دوستان، در خانه و مدرسه، در میان آشنایان. هیچ جا و هیچ جا انگار منی وجود ندارد. به خانه که می‌آیم، نه کسی منتظرم است نه بوی غذایی به مشامم می‌رسد و نه چراغی روشن است. حتی به خودشان زحمت نمی‌دهند با من دعوا کنند، اگر روز بروم و روزها بعد هم نیایم مهم نیست. گویی من برای همه مرده‌ام.

گفتاورد
( 🪆 ) Ida 2 ماه پیش
عکس

شاید قطره آبی روی گلبرگ های لطیف یک گل باشد. شاید ستاره ای دنباله‌دار و بهانه ای برای آرزوهای شیرین باشد. شاید کتابی با جلد مخمل سرخ، میان کتاب های رنگ و رو رفته باشد. شاید پرتویی باشد که از پنجره بر صفحه‌ی دفتر می‌تابد. شاید پروانه‌ای جسور به دنبال نور باشد و شاید زرق و برق لباسی باشد. شاید هم چوب دستی جادویی‌ست و با صدایش جادو می‌کند. فقط می‌دانم هرچه باشد زیباست، چه بال شیشه‌ای سنجاقک باشد و چه درخت بهار نارنج. او ستودنی‌ست و من در ردیف اول کلیسای او نشسته‌ام.