گفتاورد

راستش خیلی وقت هست که دیگر دست به قلم نشده ام دیگر کتاب هایم پر از جملات و خط های کتاب سفید مانده اند انگاری میترسم ، میترسم از کلمات اشتباه در جای نادرست خویش به من سقلمه بزنند و مرا آزار بدهد میترسم که خط ها ی برگه ها یم "حیف و میل " بشوند دیگر خاطر ذهنم برای یک داستان خیالی که هرگز قرار نیست بنویسمش ساعت ها وقت تلف نمیکند انگار راه من و نوشته ها از هم جدا شده است