بچه ها من یه داستان می سازم شما هم ادامه بدینش هری از تابلو میاد بیرون و دراکو رو می بینه...
اتمام مسابقه | 1402/02/03 |
ظرفیت مسابقه | 30 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
...دراکو🍏:«هی پاتح! ازت کمک میخوام؛ میای؟» هری⚡:«راستش نه😕!» دراکو🍏:«چرا🗿؟!؟!؟!» هری⚡:«جینی گفته اگه دیر برم خونه، پدرم رو در میاره😕!» دراکو 🍏:«بابات کو؟بابای پ.ه.م.ه تک ه م.رده😁 !» هری⚡:«جانم😠؟! آواداکداوراااااااااااااااا🪄» *دراکو در آن دنیا* عمو ولدی👃❌:«تو رو هم کشت😐؟!» دراکو🍏:«وااااااااااااااااااااای این اینجا چیکار میکنه😵؟!» عمو ولدی 👃❌:«منم م.ر.دم دیگه😐!» دراکو🍏:«دروغ گوی گ.ن.د زاده *دعوا*
من اسم همه شخصیتا رو یادم نیست سه سال پیش اخرین باری بود که هری پاتر دیدم ولی خب هرماینی داخل زیرزمین زندانی بود و اون دختره تو دشویی سرگردون و همونی که گفتی هری دیدش با اون یارو کاتاکلههه و مار تالار اسرار هری رو یه لقمه ی چپ میکنن و هرماینی شکست عشقی میخوره و بعد داداش هرماینی خوشحال میشه میره هرماینی رو آزاد کنه و کاتاکله رو فراری دادن اون ماره هم که چوس شد رف هوا قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید چون کلاغا خونه ندارن و باید به لونش برسه اومدم تو لیست مسابقات و کللی مسابقه شرکت کردم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
اون آخری:داداش از خودت در آوردی؟
چون داستان تالار اسرار این نبود