با سوتی هاتون بترکونید اینجارو😎😂
اتمام مسابقه | 1400/10/17 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
تو خانوادمون کسی نمیدونه من کی پاپرم😐یبار اسم پسر عمومو ک کوشاس صدا زدم شوگا😐 همه با چشای گرد نگام میکردن من اینجوری بودم:چی؟کوشا؟شوگا؟شوگوشا؟ چی؟چی گفتم؟😐🙄💔 از همه بدترم زن عموم بود. دو دیقه پیشش داش بهم میگف ت ارمی ای؟ طرفدار بی تی اسی؟ کی پاپ دوس داری؟😐 از لحنش حدس زدم اگ بگم اره ی چش غره مهمونم میکنه پس گفتم ن. ول فک کنم با اون سوتی ای ک دادم دیگ خودش یچیزایی فهمیده باشه😐🙄💔
یه روز سر کلاس حضوری خوابم برد معلمم بیدارم کرد گفت جواب ای چیمیشه منم جوتب یکی ار سوالای علومو گفتم و یه ابروریزی نصیبم شد😅 بعد تاره فهمیدم پرسش پاسخ فارسیه😂😂 بمولا لایک نکنی میام تو خوابت
یبار به معلمم اشتباهی اهنگ ساسی مانکن رو فرستادم😂😂😂😂
روز بعد از تولدم بود همه ی خانواده توی ویلای بابابزرگم جمع شده بودیم همه بیرون بودن . منم گفتم تو اتاق که خیلی خوشگل بود یه ویدیو بگیرم خلاصه موهامو درست کردم یه دامن کوتاه با از این بتیشرتای نیم تنهه کهبا کلی زووور خریده بودمشون رو پوشیم و وایسادم جلو اینه و یکی از اهنگای بی تی اسو پلی کردم . اقا داشتم میخوندم و میرقصیدم که یه دفعه از تو اینه دیدم پسر عموم دارهههه با چشای تعجب گرده نگاااه میکنه اقااااا من جیغ زدم و رفتم زیر پتو . اخه با پسر عموم زیاد نزدیک نبودیم خلاصه تا اخر شب مردم از خجالت.
رفتم خونه مامان بزرگم مامان بزرگم وسایلش رو تازه خریده با دختر عمم بودیم و من سر کلاس آنلاین بودم دختر عمم اومد نشست رو میز چایی خوری مامان بزرگ یکی از پایه هاش در رفت و همون موقع مامان بزرگم خونه نبود وای وای چقدر خندیدید یاه یاه یاه 😐 الان واقعا میخواهی لایک کنی ؟ یعنی تو الان خندیدی ؟
بدترینسوتی😆😂😂 داشتیمفیلممیدیدیم😂 مناززبونمپریدگفتمعاشقتمکوکی😂😂😂😐 بابامهیچینکفتنیخندید😂😂 مامانمگفتبرواتاقت😆😂😑
یکی ازم پرسید:"جنسیت شما چیست؟" من گفتم:"پسر." اون گفت:"پس بیا تو مسابقه ی دوی زنان شرکت کنیم.
بد ترین سوتی من همین دیروز بود . تا حالا واستون اتفاق افتاده اسم و چهره آیدلتون وقتی فن فلان گروه هستیدو تازه فنش هستید . برای من دیروز شد ، تولد یکی از آیدل هایی که فن گروهشون بودم بود ، بعد من پست گذاشتم ، بعد فهمیدم اسم و عکس کلا اشتباه گذاشتم 😐😐 اوه نو اوه نو اوه نو نو نو نو نو 😐💔
یبار تو کلاس آنلاین بودم بعد داداشم اومد تو صدامم وصل بود حواسم نبود بعد داداشم هی گفت :صدات وصله؟ من بلند گفتم کوشا برو تو اتاقتتتتت😡😡😡 بعد دیدم صدام وصلهههه😂😂😂😵😵
ی بار ت جمع یکی سوتی داد دخترش ریکشنه خیلی مودی داش من ب ریکشن دختره خندیدم ولی همه فکردن من ب سوتی اون شخص خندیدم-_- بملا دسته خدم نبد خندم گرف
با خالم و داییم ویدیو کال داشتیم بعد داییم کلا مهمون دعوت نمیکنه.شوهر خالم رفته بود مسافرت کاری به واشنگتن بعد داییم گفت پلشو بیا خونه ما. منم گفتم من؟😱 کلا نشد جمع کنم🤣 بعدش گفتم مامان با منی؟من بیام؟🙄 ولی خب وقتش گذشته بود😑
یه بار سر کلاس بودم بعد مریض بودم چون فناوری داشتیم رفتم دراز کشیدم روی تختم که رو به روی میزمه نگو دوربین روشن بودددد:////
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
تو مدرسه بودم هوا گرم بود بعد دکمه های لباسمو وا کرده بودم
بعد حفظ شعر داشتیم هر نفر میرفت وسط کلاس شعرو میخوند
بعد من رفتم پیدم همه بچه های کلاس دارن بهم می خندن بعد تازه یادم افتاد که دکمه های لباسم بازه
دیگه هیچی شعر خراب خوندم
سلام عزیزم مدیر کمپانی هستم شما دبیو کردید🙂به تست جدیدم سر بزن و همینطور نظرسنجی جدید💕
چشم🙂