سلامممممم
لبخندی زدم که صدای داداش فیلیپ اومد: ماری کجایی؟!. سریع کیفم و باز کردم و به اون دوتا خیره شدم: جیرا کیرا قایم شین!. اونا هم سریع قایم شدن منم سریع دویدم و از پشت ساختمون اومدم بیرون و چشمم افتاد به فیلیپ و به لبخند براش دست تکون داد: داداش من اینجام!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
‿︵‿︵‿ زیبا بود لذت بردم🙂💕🤲🏼
رمانم میـבوستے ؟!!!!!
بیا یـہ رماט با ژانر בرام عاشقانـہ בارم
بـہ پیج بالا سر بزن ‿︵‿︵‿︵
ıllıllııllıllııllıllııllıllııllıllııllıllı
♬ ◁❚❚▷↻
ادمین مایل به پین؟!🤍🥺
اگه دوست داری پاک کن:)