ا/ت ويو: تهيونگ الان به ميا گفت با من اومده بيرون؟ اخه نميفهمى؟ الان ميا دوباره مياد دم خونه من خب بزنم قيافه ج.ذ.ا.ب.ت و ن.ا.ق.ص كنم؟ وات؟ من الان به تهيونگ گفتم ج.ذ.ا.ب؟ پاك ر.د دادم بالاخره مهمونى تموم شد اخيش خسته شدم رفتم خونه يكم تو يوتيوب گشتم و آخر پلكام رو هم افتاد و خوابم برد… ( صبح ) با صداى ميو ميو شوكى از خواب بيدار شدم من: ايگو شوكى گشنته؟ بيا عزيزم ( ناظر به خدا گربشه ) براى شوكى غذا ريختم و رفتم اماده شدم كه برم مدرسه زينگگگگگ درو باز كردم هااا؟ نيكا: تعجب نكن استاد چوى م.ر.ي.ض.ه مديرم مسافرته مدرسه تعطيله من: ايول فردا كه تعطيله پس فردا هم كه داريم ميريم آمريكا يسسسسس بچه ها اومدن تو فيلم گذاشتم من سوا رو م.ي.ك.ش.م به خاطر خانوم داريم تايتانيك ميبينم هعى داشتم ميديدم كه ص.ح.ن.ه دار شد اييييى پشت نيكا قايم شدم تا نبينم اونم هر هر ميخنديد من: ز.ه.ر انار نخند
نظرات بازدیدکنندگان (2)