
دو روز بعد از زبان مری:منتظر بودم بازم برگرده که یهو صدای در اومد. با عجله به سمت در رفتم فیلیکس بود. مری:سلام خوشحالم دوباره برگشتی. فیلیکس با لحن عصبانی:نمیتونم زیاد باهات حرف بزنم. و آقای آگرست از در اومد فیلیکس رو ازم دور کرد و گفت:به پسر من نزدیک نشو و لطفا برای ما... هنوز حرفش تموم نشده بود که گفتم:دو تا قهوه تلخ با کوکی شکلاتی،درسته آقا؟ آقای آگرست بهم زل زد و گفت:بله. با فیلیکس روی میز ته کافه نشستن و سر صحبت رو باز کردن. زیاد از حرفاشون نفهمیدم ولی فهمیدم درباره کار صحبت میکنن.
فیلیکس:اما من که با شما مخالفم. گابریل:تو اشتباه میکنی با من مخالفت میکنی تو باید برای مردم کشورت مفید باشی😤. فیلیکس:اما این باعث نمیشه هم برای مردم مفید باشم هم برای خودم🙁.فقط تونستم اینا رو بفهمم که احساس کردم دارم خیس میشم. مدیر کافه:چیکار میکنی خانم چان داری قهوه مشتری رو خراب میکنی😱😤!اوه اوه چه گند کاری شد.آقای اگرست:این دختره دست و پا چلفتی قهوه مارو خراب کرد😡.مدیر کافه خیلی عصبانی شد.فیلیکس و آقای اگرست هم رفتن. نزدیک شب بود. مدیر کافه: تو خیلی دست و پا چلفتی هستی و باید این عادتت رو کنار بگذاری😠.مری:نمیتونم دست خودم نیست.مدیر کافه: که اینطور حالا که نه خونه داری نه سر پناه میری بیرون بخوابی😤.چاره ای نداشتم😔.
رفتم بیرون. بارون میومد و باد. من که لباس گرم نداشتم داشتم یخ میزدم. شروع کردم به راه رفتن. با خودم گفتم:من که انقدر بد شانسم حداقل یه لباس گرم داشتم. ای کاش معجزه میشد و من رو از این زندگی فقیرانه نجات میداد. درست در همین لحظه پام پیچ خورد و افتادم.درد بدی داشت. کم کم که خوب شد پاشدم ببینم چی بود یه جعبه ی چوبی زیر پام بود و پیر مرد اونور تر اقتاده بود. به سختی از جام بلند شدم و بهش کمک کردم.پیر مرد:ممنون خانم جوان تو این هوای سرد اینجا چکار میکنید.مری:خواهش میکنم و من برای پیاده روی اومدم بیرون.پیر مرد جعبه اش رو برداشت و رفت.تو همون لحظه در کافه باز شد. مدیر کافه:بهت رحم کردم میتونی بیای تو. از زبان فیلیکس:از ماشین که خارج شدم یه پیرزن عصاش وسط خیابون بود. رفته بود برش داره یه ماشین داشت میومد.عصاش رو سریع برداشتم و اومدم کنار پیرزن و بهش دادم. پیرزن:ممنون پسر جان مهربان😊.بهش لبخند زدم و رفتم تو خونه. کل راه به پیشنهاد بابام تو کافه فکر میکردم.
بابای عزیزان دل. ناظر جان تولوخدا رد نکن چیز بدی نداره. چالش:پیرزن و پیرمرد کی بودن؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
کاربر جیسو جوابت درست بود اونا ماریان و استاد فو بودند و میدونید چیکار گردند.درسته؟
بلییی
استاد فو و ماریان بودن درسته؟