
سلام ببخشید که دیر شد اومید وارم که منو ببخشید چون این مدت خیلی کار داشتم و نتونستم بنویسم گلی اومید وارم جبران کمی قبل از هرچیزی یادتون نره لایک کنید و منو هم دنبال کنیم و حتما نظرتون رو راجب داستان بگید حتما من خوشحال میشم
خوب دوست قبل از هر چیز قسمت بالا رو بخونید 👆🏻 خوب کجا بودیم 🤔 اها اون جا که مرینت از خواب بیدار میشه و میبینه که. مرینت:چشم هام رو باز کرذیم و دیدم که روی ادرین هستم 😳😳(😎😎) سریع قل خوردم و از تخت افتادم پایین. (راوی:نمی دونم که بهتون گفتم یا نه داخل اتاقی که مرینت و ادرین و الیا و نینو هستن یک تخت دونفره دوطبقه هست مرینت و ادرین بالا میخوابن) مرینت:از طبقه بالا پرت شدم پایین خیلی دردم گرفت (🤣🤣😭🤣😭🤣) وقتی بلند شدم و دور و ورم رو نگاه کردم دیدم که الیا بیداره و داره اروم میخنده. مرینت:هی تو به چی میخندی؟ 🤨🤨😡. الیا: به تو حالا چرا افتادی پایین تو که عادت داری همیشه بالا میخوابی؟. مرینت:ععهه هیچی چیزی نشوده 🙄🙄. الیا: اره تو راست میگی😏😏. بگو شیطون من که میدونم تو بیدار شدی یک چیزی رو دیدی که اینطوری پرت شدی پایین. مرینت:چی من نه بابا 🙄. الیا:برو خدت رو حر کن من که خوب میشناسمت 😏 مرینت:اومدم بگم که یکهو....................
پیام بازرگانی فعلا راوی شما حس کرم ریزیش گل کرده ایا موهایتان میریزن با 180 خزارتون کورک و پر های خود را برگردانید دینگ دینگ دینگ😂🤣
مرینت: یکهو ادرین پاشد و گفت شما کی بیدار شدین و همون موقع نینو هم بیدار شد. نینو: 🥱🥱سلام شما کی بیدار شدین. ادرین: سلام صبح بخیر وووواایییییی چرا انقدر بدنم درد میکنه 🤨🤔 مرینت:شاید بد خوابیدی 🙄🙄. الیا:الان موضوع رو گرفتم😈 رفتم کنار مرینت و یواش بهش گفتم پس برای همین بود که از تخت پرت شدی پایین؟ پس حدسم درست بود تو یک چیزی دید که پرت شدی پایین(راوی:بچه ها الیا این هارو یواش یک جوری گفت که فقط مرینت بشنوه) مرینت:ههیییییسسسسسس اگر کسی از این موضوع با خبر بشه عکسی که دیروز ازتون گرفتم رو نه تنها واسه بچه های کلاس میفرستم بلکه هرجا که بتونم میفرستمش الیا:خوب بابا چقدر تو بیجنبه ایی.ادرین: حالا اگر بحس های یواشکیتون که ما هیچیش رو نشنیدیم رو تموم کردین بیاین تا بریم صبحونه بخوریم. همه:باشه.(خوب بریم زمان صبحانه صبحانه رو داخل حیاط هتل میخورن) مرینت:منو ادرین و.... (دیگه نگفتم الیا و... چون خیلی طول میکشه) رفتیم داخل حیاط دیدم که همه ی بچه های کلاس اومدن ودور یک میز بزرگ نشستن ما هم رفتیم نشستیم
هههههههوففففففف دستم شکست) دوستان الان میریم به یک هفته جلوتر چون توی اینهفته که نیویرک هستن کار دیگه ایی جز خوش گزروندن نمبکنن خوب میریم به زمانی که مرینت و ادرین داخل هواپیما داخل جای VAP نشسته و تا 20 دقیقه ی دیگه میرسن پاریس) مرینت:توی این یک هفته خیلی خوش گذشت و بهترین سفر من بود (چون ادرین جونت باهات بوده 😏) داشتم فکر نیکردم که خلبان گفت تا 10 دقیقه دیگه میرسیم ( خوب حوسله ندارم وقتی هواپیما نشست)

خوب دوستان من الان نمی دونم کجا هستیم ولی فکر کنم که اسلاید قبلی گفتم که میریم به یک هفته بعد زمانی که مرینت و ادرین داخل هواپیما دارن فرد میام هستیم) مرینت:بل اخره هواپیما نشست و ما وسایل هامون رو برداشتیم تا بریم که ادرین گفت:مرینت بیا یک بار دیگه قبل از اینکه پیاده بشیم هم رو 👨❤️💋👨😘. مرینت:باشه و نزدیک هم شدیم و... 😘.... بعد ازهم جدا شدیم. ادرین:مرینت بیا من تا خونتون میرسونمت. مرینت:باشه. ادرین رفت و در ماشین رو باز کرد برای من و به بادیگاردش گفت که اول برو خونه تا مرینت رو برسونیم خونه بعد بریم. سایمون(همون بادیگاردش) باشه. مرینت:وقتی رسیدیم دم در خونمون ادرین پیاده شد و در برای من باز کرد من از این کارش خیلی خوشم اومد وقتی پیاده شدم لپ ادرین رو 😘( فکر کنم دیگه هموتون این رو بدونین معنیش چی هست) و خدا حافظی کردیم و اون رفت منم رفتم داخل خونه.

( خوب الان مرینت رفت داخل خونه و به پدر و مادرش سلام کرد و رفت داخل اوتاقش که یکهو یک صدای ببببوومم اومد که مرینت تبدیل شد و رفت دید دوباره اقای کبوتر شرور شده.که همون لحظه کت اومد.کت:سلام بر بانوی زیبای شهر لیدی:سلام بری عشقم حالا بیا تا برای بار 42 این اقاقی کبوتر رو شکست بدیم کت باشه. در عرض 10 دقیقه شکستش دادیم.کفشدوزکی معجزه اسا. کت:بانوی من میشه حالا که کلی وقت داریم بریم برج ایفل؟ لیدی:باشه بریم رفتیم رو برج ایفل و داشتیم ستاره هارو نگاه میکردیم که کت منو😘😘😘😘😘😘منم همراهیش کردم بعد از 10 دقیقه از هم جدا شدیم(یا خدا 10 دقیقه مگه شما نفس کم نمیارین 🤔🤔🤨) و داشتیم ستاره ها رو نگاه میکردیم.کت:داشتیم ستاره ها رو نگاه میکردیم ککههه

روی شونه هام احساس سنگینی میکنم سرم رگ بر میگردونم میبینم که مرینت روی شونه هام خوابیده اروم بفلش میکنم و از روی پشتبومشون اون رو داخل تختش میزارم پیشونیش رو میبوسم و گوشوتره هاش رو در میارم و میزنمش دگباره سرجاش تا به حالت عادی برگرده و رفتم خونه گرفتم خوابیدم

بچه ها این عکس رو نگاه کنین یعنی تا حالا مدیده بودم کسی اینطوری ضایع بشه 🤣🤣😂🤣🤣😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂🤣🤣🤣😂🤣🤣😂😂🤣😂😂😂🤣🤣😂🤣😂😂🤣😀😀🤣😄🤣😁🤣😆😂😁😂😃😂😀😀😂😃😄😂😃🤣😀🤣😄🤣😃🤣 شاید کیفیت عکس باشه برای همین میگم چی نوشته کاگامی از ادرین میپرسه:ادرین به نظرت الان خوشگل ترین دختر دونیا چه حسی دار(منظورش از خوشگل ترین دختر دنا خودش هستا.ادرین در جواب میگه نمی دونم بزار بپرسم. میره و از مرینت میپرسه حالت چطور مرینت. مرینت هم میگه عالی.یعنی مرینت خوشگل ترین دختر دنیا هست کاگامی هم زورش میگیره
اومید وارم اومده باشه و سیع مینم زود پارت بعدی رو بزارم
خدا حافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی ببخشید یک معذرت خواهی بد هکارم معذرت میخوام
خواهش میکنم
دنبالی دنبتل کن
به تست های منم سر بزنید
سلام عالی بود
به تست منم سر بزن
سلام دنبال شدی دنبال کن بی زحمت
راستی میدونستین که قسمت 1 و 2 لیدی باگ فصل چهار اومده با زیرنویس و قسمت ویژه ی شانگهای هم اومده با زیر نویس فارسی حتما نگاه کنین داخل گوگل سرچ کنین میاره
عالی برو بعدی