ناظر توروخدا رد نکنننن🥺🥺🥺🥺
مَردی , شب موقعِ برگشتن از دهِ پدری تو شمال ، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
خودش اینطوری تعریف میکنه که:
من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد.
وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه سر در نمیارم!
راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نمیخونم چون میترسم 😂🫢 ولی تا نتیجه میرم و لایک میکنم
تهش خنده داره ترسناک نیست بخونش بامزس🤣👍👍👍👍💗💗💗
اولین لایک و اولین کامنت:)
ممنونم ازت 💌