
پارت دوم ناظر چیزی نداره لطفاا رد نکن

ا/ت=# جیمین=@ ____ #الو؟ @سلام خانم ا/ت میخواستم بگم اگه الان بتونین بیاین خیلی بهتره چون من و دوستام فردا نیستیم....#توی فکرم گفتم صداش پسره @الو؟؟ # اها ب..بله حتما من با دوستم هماهنگ میکنم @بله خیلی ممنون.خدانگهدار #خداحافظ سریع زنگ زدم به سوجین __سوجین=$__#الو؟؟ یااا سوجینا صاحبخونه که پسرهه $واقعا؟؟ ایول #یاااااا من جدی ام $ باشه حالا اشکالی نداره که تو یه اتاق که نمیخوابیم #باشه ولی بازم...$بازم نداره که

#راستی گفت الان بیاین ما فردا نیستیم....بنظرت بقیشون هم پسرن؟ $ن پس با دخترا زندگی میکنه...#باشه پس الان میام دنبالت تا یه ربع دیگه پایین باش $ اوکی الان حاضر میشم 20 دقیقه بعد---- # یاا چرا تو همیشه باید دیر کنی تو همه چی؟ $ بیانه یووو #خیلی خب سوارشو..اها راستی ادرس بزن تو مپ $باشه --10 دقیقه بعد-- #خب رسیدیم (یه خونه دو طبقه خیلی خوشگل بود که درش قهوه ای بود ولی خودش سفید بود)من زنگو زدم یکی گفت"بله؟" من گفتم # ما مستاجر های جدید هستیم آقای پارک هستن؟ صدا"بله بله بفرمایید داخل"

وارد شدیم از چندتا پله رفتیم بالا و .. خییلیی خونه قشنگی بود با اینکه یه عده پسر بودن ولی خیلی تمیز و با سلیقه بود ( حالا نه اینکه پسرا بی سلیقه باشن ها ولی خودتون که میدونید..:) یهو یک با موهای آبی اومد جلوم قیافش خیلی کیوت بود . __کوک=%___%سلام من جئون جونگ کوک هستم از دیدنتون خوشحالم..#بله منم همینطور.امم ببخشید اتاق... یهو جیمین اومد از پله ها پایین یک پسر خییییلی جذاب با موهای صورتی احساس کردم قلبم 10 برابر همیشه داره میزنه ...

یه دور دیگه میگم___ا/ت=# __سوجین=@___کوکی=%___جیمین=$___________ $سلام به همگی من پارک جیمین هستم خیلی خوش اومدین.( من و سوجین دولا شدیم و سلام کردیم) #خیلی ممنون $امم.. لطفا از این طرف من به سمت اتاق راهنماییتون میکنم. #بله ممنون (از پله ها رفتیم بالا و رسیدیم به اتاق ها دوتا اتاق سمت راست دوتا اتاق سمت چپ)$بفرمایین از این طرف(به سمت اتاق های راست) $ خب این اتاق اولین اتاق سمت راست مال منه..اتاق چپی سمت چپ ماله جونگ کوک شیه و اتاق راست سمت چپ ماله تهیونگ شی...@تهیونگ شی..؟؟$ تهیونگ هنوز خودشو معرفی نکرده؟ #امم نخیر :)

$یاا تهیونگاا ____تهیونگ=&____&: بله؟؟ (یهو یه مرد با موهای ابی خیس از اتاق اومد بیرون...سرشو تکون داد به ما نگاه کرد) & اوه..امم سلام من کیم تهیونگ هستم از آشنایی با شما خوشبختم:) #تا اومدم دست بدم سوجین پرید جلوم و با تهیونگ دست داد @سلاام من جانگ سوجین هستم خیلی از دیدنتون خوشحالم :)))) &:))منم همینطور (تا اومدیم بریم داخل اتاق رو ببینیم یهو..)🔔🔔 زنگ درو زدن....

خب...امیدوارم دوست داشته بوده باشیید و به همه ی شما تسلیت عرض میکنم با اینکه یکم دیر شد ولی واقعا بابت موبین متاسفم .. ما دیگه کسی رو از این به بعد از دست نمیدیم🖤😔
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مرسییی😘❤
عالیییی