
بی دلیل اشکام شروع به ریختن کردن و من به سرعت اشک هایم را پاک میکردم که فرشته ام منو تو آغوش خودش گرفت ،منو بغل کرده بود و از پشت روی مو هایم دست میکشید......
♧فکر کنم زندگی اصلا به تو آسون نگرفته کوچولوی من ☆فکر کنم تو هم از زندگی من نا امید شدی ♧ من هیچوقت ازت نامید نشدم من همیشه با عشق به لحظه هایی که شجاعانه تونستی رو پات وایستی نگاه کردم . من عاشقانه با تو زندگی کردم.... برای اولین بار بود که کسی اینقدر به من امید میداد تو بغلش حس امنیت و خوشحالی داشتم ،اون تنها کسی بود که تو تمام شرایط سخت زندگیم کنارم بود و منو درک کرد......
♧میدونی چیه ، ما خیلی داریم به هم وابسته میشیم و من نمیتونم این احساسی که دارمو کنترل کنم نباید وضعیت اینجوری پیش بره... ☆چه احساسی رو نمیتونی کنترل کنی؟ ♧احساس دوست داشتن تو رو ، من با لمس کردن تو برای اولین بار نگاه کردنت . حرف زدن باهات تمام احساساتم بهم حمله کردن و من نمیتونم کنترلشون کنم... ☆پس نکن ♧چی؟ ☆چرا میخوای احساساتتو کنترل کنی اونارو رها کن بزار به سمت من بیان.... ♧این داستان برای ما خوب تموم نمیشه.... ☆میتونیم به پایانش فکر نکنیم فقط به جلو پیش بریم... ♧این حرفو نزن.... اشک تو چشمای خوشگلش جمع شده بود مثل اینکه فرشته ها هم گریه میکنن
☆ولی من نمیخوام احساساتمو کنترل کنم... ♧ ولی ته این داستان آسیب میبینی و من نمیخوام این اتفاق بی افته من نمیتونم بزارم آسیب ببینی... ☆ولی من آسیب دیده هستم اون تویی که میتونی منو درمان کنی بوسه ای رو گونه ام زد....
☆ شاید فرشته ام نیمه گمشدمه ♧ولی من فکر میکنم امشب پسرای خوشتیپ اینجا نیومدن.. ☆اشکال نداره تو هم خوشتیپی ♧تازه من یه ویژگی بهتر از بقیه پسرا دارم من یه فرشته خوشتیپم ☆تازه نمکدونم هستیی. ♧هه بیا اینم یه ویژگی دیگه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خيليييى قشنگههه ولى بيشتر بنويس خيلى كمههه
🫶
خدایا یدونه از این فرشته ها نصیب همه بکن
آمییین🤲🤲
جیخخخ کاپل دختر درد کشیده و فرشته ش🤌🏻😔
😁😉😉
همینجوری ادامه بدههه
🫡🫶
خیلیی گشنگگگ و متفاوتههه:)))
مرسییی🫶🫶🫶