4 اسلاید صحیح/غلط توسط: 키스 해줘:) انتشار: 2 سال پیش 70 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر جونم تروخدا رد یا شخصی نشهههههههههههه
خب خب ببینید چقد زود گذاشتم حالا همه دست و جیغ و هورااااا ლ(^o^ლ) (ಡωಡ) (◠‿◕)
ا/ت ویو: سوا: ا/ت ا/تتتتتتت من: هاااااااا سوا: پاشو دیگه تنیل مدرسه دیر شد من: یکم دیگه بزار ب.خ.و.ا.ب.م تروخداااااااا جاستین: سوا بیخود خودتو خسته نکن اینو فقط باید با قلقلک بیدار کرد یهو به سمتم ح.م.ل.ه و.ر شد و شروع کرد به قلقلک دادنم همش میخندیدم من: ای دلم ای ای دلم درد گرفت جاستین: حالا دیگه پاشو بدو من: پا میشم من غ.ل.ط بکنم پا نشم بلند شدم و تشکم رو جمع کردم لباسمو پوشیدم رفتم نشستم سر میز صبحانه من: اومممممممم من ع.ا.ش.ق نوتلام بچه ها بهم خندیدن من: نکنه به سیبیل نداشتم میخندین خب دوست دارم دیگه(ناظر داره نوتلا رو میگه) رها: منم تورو د.و.س.ت دارم کوچولوی فسقلی من: فسقلی خودتی و ج.د و ابادت تهیونگ همش ریز ریز میخندید منم حرصم گرفت من: نخند وگرنه میزنم چشاتو خ.و.ر.د و خاک شیر ااا... چیز منظورم این بود که میزنم دندوناتو خ.و.ر.د و خاک شیر میکنم تهیونگ: تو اول یاد بگیر حرف بزنی بعد بیا ش.ا.خ بازی دربیار من: ن.م.ی.ر.ی نمکدون تهیونگ: من حالا حالاها زنده ام نیاز نیست تو نگران بشی من: شب تو شیشه خیار شور خوابیدی دیگه؟ اخه کی نگران تو میشه؟ تهیونگ: همونی که خودش میدونه نیکا: ددد بس کنین دیگه همدیگرو ج.ر دادین(#کمبود دیالوگ) بعد از صد سال صبحونه خ.و.ر.د.ن.م.و.ن تموم شد و رفتیم مدرسه وقتی وارد کلاس شدیم همه با تعجب بهمون زل زده بودند
سوا: چ.ت.و.ن.ه مگه ادم ج.ذ.ا.ب ندیدین؟ تا نشستیم سر جامون کلی دختر ریختن سرمون جاستین و پسرا از دیدمون محو شدن هی یکی این میپرسید هی یکی اون _با پسرا بودین؟_چطوری دلشون رو ب.ر.د.ی.ن؟_باهم ق.ر.ا.ر میذارین؟_از کی پیش هم بودین؟ ب.م.ب سوالاتشون تمومی نداشت از اونور بعضیا هم با نفرت نگاه میکردن میا به دیوار تکیه داده بود و به طرز ن.ف.ر.ت انگیزی به من نگاه میکرد میخواستم ه.ی.ا.ه.و رو خاموش کنم من: وای بچه ها ما تو حیاط مدرسه همو دیدیم و باهم اومدیم همین! همه نفس راحتی کشیدن_یعنی باهم ق.ر.ا.ر نمیذارین؟ من: نع_ یعنی امیدور باشیم؟ من: ارععع _ولی شما د.و.س.ش.و.ن دارین؟ من: ما فقط دوستیم بقیه خیالشون راحت شد و ازمون فاصله گرفتن خیلی عصبی بودم با قدمای محکم به سمت پسرا رفتم من: دفعه ی بعدی که خواستین برین تو یه مکان جدید و دخترا ک.ش.ت.ه م.ر.د.ه تون شدن حواستون باشه که باعث نشه برای بقیه د.ر.د.س.ر شه جیمین: ولی... بقیه حرفش نصفه موند اخه با این چشم غ.ر.ه ای که سوا بهش رفت حقم داشت ب.د.ب.خ.ت! زنگ ناهار بید پسرا هنوز نیومده بودن تو سالن رها: بچه ها بنظرتون یکم بد رفتار نکردین؟(مامان کی بودی تو؟) من: راس میگی من ع.ذ.ا.ب و.ج.د.ا.ن گرفتم سوا: منم رها: بنظرم برین معذرت خواهی کنین غذامونو خوردیم و رفتیم کتابخونه پسرا هم بودن سوا جیمین رو ک.ش.ی.د یطرف منم تهیونگ رو سوا ویو: جیمین رو ک.ش.ی.د.م یطرف من: میخواستم یه چیزی بهت بگم جیمین: بگو هنوزم داره بهم لبخند میزنه وایییییی اخه چرا این ب.ش.ر انقدر کیوته؟
من: ببین ببخشید که صبح باهات ب.د رفتار کردم ق.ص.د ب.د ای نداشتم جیمین: هیچ اشکالی نداره همین که تو خوب باشی کافیه لبخند محوی رو ل.ب.م نشست د.ا.غ کرده بودم خدااااااا اخه الان!!!!!! تهیونگ ویو: ا/ت منو ک.ش.ی.د کنار من: چیزی شده دوباره عصبانی ای؟ ا/ت: نه عصبانی نیستم فقط میخواستم بگم من اون موقع که دخترا ر.ی.خ.ت.ن سرمون خیلی اعصابم بهم ریخت نمیخواستم ق.ل.ب.ت. رو ب.ش.ک.و.ن.م من: درکت میکنم تو مدرسه ی قبلیمون هم همین اتفاق افتاد و باعث شد د.و.س.ت د.خ.ت.ر.م ازم ج.د.ا شه ا/ت: وااااااای حتما خیلی د.و.س.ت.ش داشتی من:راستش اتفاقا بهتر شد حالا بگذریم یدونه ازون لبخند مستطیلی های کیوتم تحویلش دادمکه اونم به کیوت ترین حالت ممکن بهم لبخند زد رفتیم پیش بچه ها زنگ اخر ق.ر.ا.ر بود رو پروژه ی کشور ها کار کنیم ا/ت ویو: من راجب به امریکا اطلاعات جمع کرده بودم چیزی که از تو گوگل پیدا کرده بودمو جونگکوک تایپ میکرد وقتی هم رفتیم امریکا میفهمیم راسته یا نه من: کوک همشو نوشتی؟ کوک: اره تمومه من: اوکی وسایلامونو جمع کردیم بچه رفتن بیرون میخواستم برم که کسی دستمو گرفت...
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
پارت بعد
منتشر كردم تو بررسيه
عالی بود
ميسيييييييييييييييييييي ^-^
اگه به تستام سر بزنی ایدلت میاد تو خوابت😱💔