سلام پارت جدید
جونگکوک:داشتم به خودم و هفت جدم ف. وش میدادم که یه کلید دستم نگرفتم بیام . دلم میخواست یونا رم خفه کنم که دور و برش رو نگاه نکرده بود یونا:چته؟ جا تشکر ته؟ جونگکوک:عامووو بله یادم رفته بود. متشکرم که بخاطر تو از خونه بیرون اومدم و کلیدم جا موند متشکرم که تو از دیوارم رفتی بالا و از همه مهمتر باعث ضدی بیام بازداشتگاه یونا:خواهش میکنم قابلت رو نداشت
جونگکوک: فقط سرم رو میکوبوندم تو دیوار که چشمم به یونا افتاد . مثل یه گربه کوچولو خوابش برده بود نمیتونستم ازش چشم بردارم انگار عاشقش شده بودم. سروان:کیم یونا جون جونگکوک دنبالم بیاید جونگکوک:هی م.یمون پاشو یونا:م.یمون خودتی و عمت ع.نتر بر.قی سروان:بسه بیاید دیگه سرگرد:خب خانم کیم یونا شما داری میگی که برای کمک به ایشون از دیوار بالا رفتی یونا :بله سرگرد :بفرمایید زنگ بزنید براتون سند بیارن آزاد بشید جونگکوک:اوکی خب به ته ته زنگ میزنیم (ته یونگ بببببییییب بییییییب مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمی باشد) یونا چیشد
جونگکوک: جواب نداد وایسا به اعضا زنگ میزنم یک ساعت بعد یونا :چی شد جونگکوک: به شوگا زنگ زدم که اصلا نشناخت جیهوپ که سندش رو داده بود به ته یونگ جیمینا هم که اصلا تو سئول نبود نامجون هم در حین آمدن مصدوم شد یونا :به جین زنگ زدیم جونگکوک:نه آخه دردسر داره یونا:وا مجبوریم دیگه زنگ بزن (جونگکوک:الو جین جین سلام :با world wide handsomeچه کار دارید؟ جونگکوک:منم کوک منو یونا تو بازداشتگاه هستیم میشه یه سند برامون بیاری؟ جین:عاوووو شما دوتا تو بازداشتگاه چه میکنید؟ جونگکوک:برات توضیح میدم فقط بیا جین اوکی)
باییییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دستت درد نکنه😘😘