ببخشید این پارت دیر شد من مسافرتم و نتم اصن خوب نیس:>>
این پارت به تاریخ ها دقت کنین لطفا:>>>> یک روز قبل: ۶ آپریل ۲۰۲۳ جونگکوک متوجه ی بوی عطر آشنایی شد و به جون وو شک کرد! زمانی که جون وو مشتش رو به سمت جونگکوک برد جونگوک ناخن هاش رو تو دست جون وو فشار داد و وقتی به بهانه ی "پرونده ی مهم" به سمت ایستگاه پلیس رفت اثرات خون جون وو که زیر ناخن هایش مونده بود رو با گوش پاککن برداشت و برای تست دی ان ای داد +ببین این دی ان ای با دی ان ایه قاتل مطابقت داره یا نه. ×چشم! یک روز بعد: زمان حال: ۷ آپریل ۲۰۲۳ جی آن گوشی رو قطع کرد و با بغض به جون وو نگاه کرد نمیدونست از جون وو بترسه یا این همون جون وو ی مهربونی هست که جای برادرشو پر کرده؟ شاید جونگکوک اشتباه کرده! شاید نه! ×هی جی آن چیشده حالت خوبه؟ _ها؟ راستش دختر خاله ی پسرعموی شوهر سابق دختر خاله ی شوهر خواهر زن عموم فوت کرده من باید برم! بعدا اون چیز مهم و بگو! و از جاش بلند شد و از کافه خارج شد. پیاده در خیابان ها قدم میزد. به دلیل هوای ابری، شهر هم حالت غمگینی به خودش گرفته بود و هر لحظه ممکن بود بارون بباره. گوشی جی آن پشت سر هم زنگ میخورد، اما جی آن
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
میدونم دیره ولی تازه شروع کردم اونقدر خوب مینویسی که نیم ساعته هفتا پارتو خوندم >>>>
ذوووفقق:>>>
راستش دختر خاله ی پسرعموی شوهر سابق دختر خاله ی شوهر خواهر زن عموم فوت کرده من باید برم!
من از این قسمت از داستان خیلی خوشم اومد😂🤣🤣🤣🤣
😂🗿✨️
عی خداا چرا اقندر خوب مینویسییی
واقعاا؟ مرسییی:>>>>>>>>
عالی بود؛
مرسی:>>
به تستام سر بزنی ایدلت میاد تو خوابت😧💔
فالوم کنی با یه اکانت دیگه بک میدم🤯🤯
نه عالییییییی بود عشقی
مرسیییی:>>>>>>>
ببخشید ک انقد کم بود:(
عیبی نداره هانی ولی میشه واسه پارت بعد جبران کنی و زیاد بنویسی؟🤭🤷
باشه سعیمو میکنم:>>