P4
به سمت تسترال میرم هاگرید نگران بهش نگاه میکنه تفنگی که همیشه رو دوشش هست رو برمیداره محافظ ها و نگهبان های وزارت سحر و جادو مارو به سمت هاگوارتز میبرن و یسریاشون دنبار شکارچی به جنگل میرن همه بچه ها به سرسرا میرن درها بسته میشه.هیچ کلاسی امروز برگزار نشد همه بچه های هاگوارتز تو سرسرا قرنطینه شده بودیم که درها باز شد هاگرید به داخل اومد تفنگش رو به سمت بالا تکون میداد و میگفت=گرفتمش!!!گرفتمش!!!)بعد متوجه شدیم شکارچی اصلا انسان نبوده یک نیمه انسان و اسب بوده که به دلیل اختلافاتی که با دامبلدور داشته در زمان جوانی میخواسته دامبلدور رو به ق*ت'ل برسونه!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
52 لایک
سال دوم به خوبی سال سوم گذشت 😑😑😑 وان
بل
نویسنده نمیشه هری و لیا رو با هم خیلی خوب کنی؟؟؟ 💓 💓
خوبن :))))♥️
ولی صمیمی صمیمی ک نمیشه
نويسنده ميشه خيلى باهم خوبشون كنى ؟؟؟؟؟؟
لطفا
کی با کی؟دراکو و لیا؟نمد شاید هنوز معلوم نی
اره،دراكو و ليا
معرکس🌹
تنک یوو
نایس
تنک یو
پارت بعدم امروز بزاررررر
اگه وقت کنم حتما