من تو حساب کتاب مشکل پیدا کردم و متاسفانه تاریخ ها تو داستان چند روز جلو تر از تاریخ واقعیه؛ شما فکر کنید همین زمان حاله، شرمنده:>
یک روز بعد: ۴ آپریل ۲۰۲۳ صدای جیغی به گوش رسید! بومممم! انگار که چیزی به زمین برخورد کرده.
جونگکوک سریع به اتاق مهمان رفت با جی آن مواجه شد که انگار از روی تخت سر خورده! پتو به پاهاش پیچیده شده بود و موهاش جوری پُف کرده بود که شبیه قاصدک شده بود. +حالتون خوبه خانم لی؟....جی آن که تا اون موقع متوجه حضور جونگکوک نشده بود دوباره جیغ کشید اما اینبار دوبرابر بلند تر از دفعه ی قبلی طوری که حتی برای دیانا دامرائو* سخته همچین نُتی بتونه بخونه! (دیانا دامرائو یه خواننده ی اپرای آلمانیه که من خیلی دوسش دارم:>>) بعد از جیغ شاهکار انگشت اشاره اش رو به سمت صورت جونگکوک گرفت. _اقای جئون دیشب چیکار کردید این چیه رو صورتتون! وای واقعا از شما بعید بود! ..... جونگکوک بعد از حرف لی جی آن نگاهی به اینه کنار در انداخت، عی بابا! اینکه شاهکار خود جی آنه! جونگکوک خندید و انگشت اشارشو گذاشت رو گونش..+خانم لی این شاهکار خود شماست!.... جی آن یکم فکر کرد و بعد دستش رو جلوی دهنش برد و هین محکمی کشید! _آقای جئون من واقعا متاسفم تو نوشیدن زیاده روی کردم!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
چهه نویسنده گلیی الان ک دقت میکنم همشون پشتت همههه گذاشتنشوننن
تو همیشه داستان بنویس اوکیی:)؟😂
ادم فسیل نمیشهههه
ذوققققق:>>>>
پارت بيشتر؟
امروز دوباره میزارم:>
بسی زیبا
مرسی:>
بک؟
بک دادم:>
گلبی ♥