من بعد از تو 2

وقتی وارد محوطه دانشگاه شدم همه نگاهاشون👀 رو من رفت خیلی ترسیدم فکر کنم شناختن وای چیکار کنم بشناسمن ولی همینطور که میرفتم جلو یهو از پچ پچ ها شنیدم که میگن•••👩🏻‍💼 این دختر تازه وارده ؟ .....👩🏻‍🦱تو دیده بودیش سال قبل یا ترم های قبل؟ ..👩🏻‍🦰چقدر خوشگله.... خیالم راحت شد رفتم وارد ساختمون دانشگاه بود واقعا حس عجیبی بود بالاخره یه جایی هستم که هیچ کس من رو نمیشناسه 🙂حتی صاحب و مدیرش خوشحال و هیجان زده بودم ولی نگاه های همه اذیتم میکردم و منم که خجالتی بودم چون نرفته بودم جاهای عمومی

به راننده گفتم بره و چمدونام رو بده به خودم داشتم رد میشدم و همینطور پچ پچ ها رو کم و بیش میشنیدم ( این دختره کیه؟.... لباساش چه خوشگله .....تو میشناسیش ..نه.........از خارجه اومده؟؟ .... کراش زدم روش ....) رسیدم به دفتر مدیر و در زدم وارد شدم تعظیم کردم و سلام دادم •••••مدیر : سلام خوش اومدین .... ببخشید شما •••••& پارک انیلم هستم تازه ثبت نام کردم برای این دانشگاه برای سال دومم •••••مدیر : خوش اومدی ....من مدیر این دانشگاه هستم •••••&خوشبختم .... قرار بود که امروز اتاق خوابگاهم رو بهم بگید کجاست •••مدیر : بله ...خب بزارین نگاه کنم لیست رو ...اتاق چند نفره خواسته بودین ؟ •••& یک نفره •••مدیر: متاسفانه کمی دیر اومدین و اتاق ها همشون پر شدن که یکیش فقط مونده که اونم دونفره هستش ولی ••

مدیر: متاسفانه کمی دیر اومدین و اتاق ها همشون پر شدن که یکیش فقط مونده که اونم دونفره هستش ولی هم اتاقیت پسره &•••ببخشید پسر ؟؟ ••• مدیر: بله ••• &مگه خوابگاه ها جدا نیستن •••مدیر :ظرفیت زیاد شد برای همین بخش ها رو کنسل کردیم و خوابگاه رو جوری قرار دادیم به همه برسه و از شانس تو تنها فردی هستی که اینجوری هم اتاقی گرفتی &من نمیتونم اونجا بمونم میشه برای من یکی اماده کنید که حداقل اتاق تک نفره هم نشد هم اتاقیم یک دختر باشه🙁

بیا نتیجه ادامه اش رو گذاشتم 👈🏻🤳🏻