سلام 🌸 امیدوارم حمایت بشه و اگه حمایت هاتون رو ببینم همین امشب پارت اول رو میزارم✨😍
اسم داستان: من بعد از تو
عکس داستان قراره این عکس تهیونگ باشه
البته من این داستان رو تا پارت سوم خیلی وقت پیش گذاشتم ولی ادامه اش نتونستم بدم پاکش کردم از اول با نکات اضافی میزارمش خیلی داستان هیجانی هستش حتما بخونید منصرف نمیشدید
🌿خلاصه ای از داستانم میگم:
ملینا دختر رییس جمهور کره که تنها یک از بچگیش منتشر میشه و بعداً خانواده اش برای اینکه دخترشون راحتر و امنتر دور از تهدید ها زندگی کنه دیگه جاهای عمومی و از جلوی مردم عادی دور نگه میدارن و قسمتی از زبان ملینا 🌿🍡
خودم رو معرفی کنم پارک ملینا هستم و ۲۲ سالم هست و این عکس منه خودتون تو ادامه با خصوصیات اخلاقیم اشنا میشید
همیشه تو یک اتاق جدا توی عمارتمون که اتاق تحصیل بود تحصیل کردم علاوه بر درس ها مطالب و اموزش های دیگه میدیم
به خاطر امینت هرگز تو عمارت نمیتونستم از گوشی استفاده کنم و از چند روز قبل ساعت انجام کار هام رو میدونستم 😩.
چون پدرم رییسجمهور کره بود زیاد وقتی نداشت تا با هم باشیم مادرم هم که برنامه هایی برای خودش داشت مثل من.
امسال قرار بود سال دوم دانشگاهم رو بخونم البته دانشگاهی نمی رفتم و استاد شخصیم بهم اموزش میداد که واقعا دیگه خیلی کسل کننده تر شده بود شاید بگین که این خوبه مدرسه نمیری یا دانشگاه و استاد خصوصی داری ولی فکر اینکه هیچ ذهنیتی و خاطره از مدرسه و دانشگاه نداشته باشی و هیچ دوستی خیلی سخته و از اجتماع همیشه دوری🙁 و نسبت به بعضی چیز ها اصلا احساس و تجربه ای نداری .
به خاطر اینکه پدر و مادرم امسال قرار بود چند ماه سفر کاری برن من این بهونه رو گیر اوردم و برای اولین بار اسرار زیاد پدرم رو متقاعد کردم تا برم دانشگاه با هویت جعلی و وقتی رفتم دانشگاه اتاق های خواب گاه پرشده بودند و مجبور شدم مخفیانه هم اتاقی یک پسر بشم😳
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
دوستان این داستان رو شروع کردم و میزارمش برید پارت هاش رو بخونید ✌🏻🐥🌿
عع هورااااا ادامه میدی
مرسی حتما پارت یک رو گذاشتم
عالی ، منتظر پارت یک .
الان میزارم ممنون
پارت ها رو گذاشتم
عالی بود. دوستان به تست های منم سر بزنید😃🌷
مرسی💜
بک میدم
فالویی
بکیدم 🙃
ممنون🙂
🙃😉💜