اختلاف خانوادگی پارت 12

غول کش: 👒من در اصل شغلم اینه ❤️اوکی پس برو 👗خب منم برم ❤️تو دیگه کجا 💘آبجی چرا اینقدر فوضولی❤️آخه این 🖤اوکی خب پس کجا میری 👗بهشون نگفتی 💙خب اون برای من اومده بود اصلا قرار نبود اینجوری شه اون نباید خدمتکار تو میشد فقط برای اینکه من گفتم اومد تا بهت نزدیک شه❤️کاملا اوکی 🤴حواست رو جمع کن شکست نخوری 🧛‍♂خاطرتان تخت 🧡اوه خانم ببخشید من میرم wcالان میام❤️باشه 🧡اوه رفتم اخیش🧛‍♂خب خب دختر جون 🧡ببخشید میشه برین کنار 🧛‍♂نه من هنوز با شما کار دارم 🧡ولم کن 🧛‍♂عجله نکن دختر خانم ببندینش💂‍♀ چشم💙مشکلی پیش اومده خانم جوان 🧛‍♂نه فقط داشتم میرفتم wc💙بفرمایید الیا برو 🧡چشم آقا 💙فعلا ❤️الیا چیشد 🧡هیچی 💜حواسم به همجا بود دیدم دختره رفته داخل دستشویی به ژاکلین گفتم بره 🧣دنبالش کردم دیدم داره با یکی حرف میزنی گفته خانواده دوپنچنگ رو به فرانسه تو پاریس مخفیگاه قبلیمون هدایت کن 🧣بهتره به مایکل بگیم

💜نه صبر کن بزار از مرینت شروع کنیم 🧣نگرانم 💜برای چی 🧣این جریان یکم ترسناک شده 💜اره از یکم گذشته 🧣منظورت چیه 💜خب داداش مخفی که کل خانواده رو از هم پاشونده همه رو اسیر کرده میخواست اختلاف بین خانواده بیشتر شه اما من مطمعنم مرینت می‌تونه درستش کنه 🧣چرا مرینت 💜خب هر چی نباشه اون ۲ سال بزرگتر از مایکل 🧣خب این که دلیل نشد 💜هر چی حالا بهتره یکم صبر کنیم 👒چیه چرا اینقدر پچ پچ میکنید 💜هیچی ببخشید خانم 👒تکرار نشه 🧣حتما 🧛‍♂عالی شد بهتره حتما منتقل شن 💂🏿‍♀حتما خانم 💜یادته گفتم بهتره از مرینت شروع کنیم 🧣اره خب ...💜ببین و بیاموز ببخشید خانم 👒بله 💜 یک لیوان آب پرتقال میدید 👒بله بفرمایید 💜ممنون 🧣خب الان این چه ببین و بیاموزی داشت 💜استفاده خوب از فرصت الان یک فرصت داری کسی تو هواپیما نمیکشتت درضمن بقیه حواسشون هست خودم هم کمی حواسم هست حالا کنارش یک آب پرتقال که به جایی بر نمیخوره 🧣😡😡😡😡واقعا که من میرم دستشویی

💜ناراحت شدی 💙دیدم ژاکلین عصبانی رفت داخل بخش سفارش غذا 🍌 هواپیما های جدید دیگه گیر ندین ❤️بشین من دنبالش میرم 💙زحمت میکشی ❤️😡😡 رفتم دیدم ژاکلین نشسته میتونم بیام 🧣البته مشکلی نیست ❤️چیشد چرا ناراحتی 🧣نگرانم ❤️منظورت چیه 🧣من آدم ترسویی هستم ❤️نه این چه حرفیه 🧣میترسم مرینت میترسم گند بزنم به کل اوضاع ❤️منظورت چیه 🧣نگاه میترسم آخر این کارا همچون رو به کشتن بده ❤️منظورت چیه 💙مغز ژاکلین رو خوردی از بس گفتی منظورت چیه ❤️یاد بگیر با بزرگتر درست حرف بزنی 💙بیخیال چیزی ناراحتت کرده ژاکلین 🧣خب اره یکم میترسم اگر تو این مسیر فلورانس بکشتمون چی خب اون کلی آدم داره اما ما چند تا بچه بیشتر نیستیم💙خب از اون جهت راست گفتی ❤️نگران نباش ما همه با همیم 🌂 خب حالا چیکار کنم چیشد وایستا ببینم امکان ندارد چطور ممکنه باید با مرینت و مایکل تماس بگیرم اگر راست باشه بد میشه بد 👒هی شما ها بفرمایید برید سر جاتون بشینید ❤️با ما بودی 👒بله دوستمون سر جایش اما شغل حرف اول رو میزنم بریم بشینید تا جریمتون نکردم ❤️من یکی رو یادمه که گذاشت ما بریم با اینکه تو چمدونمون آدم بود 👒رفتم جلوش دستم رو رو دهنش گذاشتم ساکت میخوای همه بفهمند منو اخراج کنند ❤️باشه بابا غلط کردم👒برین بشینید 💙بریم 👒شر کم 💙یک چای زعفرون برام بیار 👒نچ 💙جزو شغلته دیگه 👒واقعا که🧣🤨😁 🍌رسیدند

🍌رسیدند 💜خب الان چیکار کنیم 💚بهتره دنبال اون بریم 💙خطرناکه 🌂بردارین دیگع💜جوری سلام مشکلی پیش اومده 🌂سلام و ... ولش کن الان وقتش نیست جوش کن تمام راز ها رو فهمیدم من الان انگلیس هستم بیاین به این آدرس همچین رو بهتون میگم 💜باشه 💙چیشد 💜باشد بریم جودی میگه بیاین اونجا 🍌مدتی بعد

🧢عمرا ❤️دروغه 🌂گفتم که تحملش رو ندارین 💙آخه چطوری 🌂نمی‌دونم خودمم 💦تو از کجا فهمیدید 🌂یک پیر مرد به نام فو که می‌گفت دوست قدیم تام و ریچارد بوده همچین رو میدونستم اون برام یک ایمیل ارسال کرده 👗از کجا میدونی که راست گفته 🌂مدرک داده به این عکس نگاه کنید این بچگی مرینت و اینم بچگی لوکا و آدرین و کراک اینم تویی کلارا ❄️آخه ولی خب پس الان باید چیکار کنیم ❤️ نمیدونم💚باید پیر مرده رو پیدا کنیم 🌂چطوری سیمکارتی که برام فرستاده یک بار مصرف بوده 💙لعنتی یعنی راهی نیست ❤️چرا یک راهی هست عکس رو بهم نشون بده 🌂بیا ❤️ نگاه این تیکه شبیه یک غار 💜خوب تو انگلیس میلیارد غار وجود داره 🧣ممکنه تو غار سنت جنوب باشه اونجا یک غار مخفی هست که کمتر کسی ازش خبر داره 🎩و سرکار چطوری با خبر شدن 🧣یعنی میگی کار من بوده که ...💙اوه اوه 🎩نه من همچین ...🧣نه دیگه تو داری میگی کار من بوده 🧤نه اون میگه 🧣اون چی میگه 💙آروم باش توضیح وجود داره 🧣برای چی توضیح وجود داره مایکل هان برای چی 💙الکساندر منظوری نداشت 🧣😢😢😢🌂وایستید گوش کن ژاکلین اون فقط یک سوال ساده پرسید 🧣یک سوال ساده هان یک سوال ساده 💙همه ساکت ❤️...💙گفتم همه ساکت صدا نیاد هیسس

خدا نگهدار