ی چند دوراهی دارم سوال بود برام(میبینید من اونقدر فعالیت بکنم اونوقت حمایت0 واقعا دلم میشکنه)
+ولی من از اینکه تو مال یکی دیگه باشی خسته شدم
از کشورت تازه به کشور دیگه مهاجرت کرده بودی و از آنجایی که مدرستون دختر پسر قاطی نبود ناجور بودی ولی تو اون کلاس یکی باهات خیلی خوب بود دلیلش چی بود بلکه...عاشق تو شده بود..؛
خسته بودی تازه از سراغ مدرسه و کار پاره وقت اومده بودی ولی یهو از خونه صدای شکستن اومد با ترس پاشدی و به طرف صدا چشم دوختی با ترس رفتی جلو تا وارد اتاق شدی دستت کشیده شد با جیغ خفه ای به دیوار چسبیده شدی و جلو دهنت گرفته شد از ترس چشاتو محکم بستی ولی یچیز کنار گوشت وایستاد
داشتیم به لباس های نگاه میکردیم با مامانش ولی من دیگه واقعا حوصلم سر رفته بود اونا از جلو وارد یک مغازه شدن ولی تا میخواستم برم تو چشم به یک مغازه شد خورد اون...
من نمیدونم سناریو ها خوب بود یا نه ولی هرچی یه ذهنم رسید نوشتم و واقعا الان دارم ساعت 3:39 دقیقه شب مینویسم مغزم علاج پیدا نکرد مورد های بهتری بنویسم اگه بد شد به کوچیکی خودتون ببخشید😂اگه درخواستی دارید بگی
دعوا کرده بودیم از اونجایی که اولین دعوامون بود نمیتونستم بخوابم فقط دستمو کردم بهش و از پنجره به بیرون نگاه میکردم که...
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
لینک کوتاه
کپی شد
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.